Byond A Culture of Contest

ﻭﺭﺍﻯ

ﻓﺮﻫﻨﮓ

ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰﻭﺯﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻰ ﺭﻗﺎﺑﺖ

ﻣﺎﻳﻜﻞﻛﺎﺭﻟﺒﺮگ

ورای

فرهنگ رقابت

پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی

مایکل کارلبرگ

 ورای فرهنگ رقابت

نویسنده: مایکل کارلبرگ برگردان: روحیه فنائیان





طرح روی جلد: مایکل کارلبرگ نشر خرد: چاپ اول 4102 © کلیّۀ حقوق محفوظ است







گفتار

پیش

است گرفته نظام .

شکل رقابت

فرهنگی اساس بر که کنیم می زندگی

در ما

های

اجتماعی در ما

نهادها

سایر همچنین

و قانونی

و سیاسی

اقتصادی و

جوامع

یها روال و

است.

لیبرال و رقابت بر مبنی غربی

ستیزه جوئی

مشکلات

فرهنگ اعتراض قراردارد به پاسخ در .

فرهنگ ، رقابت

ِ این کنار در

ایجاد نموده است، به اعتراض ، تظاهرات ،

اجتماعی و زیست محیطی که فرهنگ رقابت

تدابیر اعتراضی

اعتصاب سایر و

احزاب ، دعوی ۀ اقام ،

دهی سازمان

نافرمانی

مدنی،

آوریم.

اقدامات و اصلاحات اجتماعی می روی

به مربوط

چنان جوئی ستیزه به که ستا گشته فراگیر

هنجارهای اجتماعی و رقابت بر مبنی

آن بر مردم عموم

در حقیقت ،

ناپذیر .دیآ می

گریز و طبیعی

بسیاری مردم از

تصور

نظر

و خودخواه

اجتناب ناپذیر از ی

هنجارهای اجتماعی بروز و جلوه

است این که

طبیعت

اجتماعی بازتاب اجتناب ناپذیری از اعتراض بازتاب اجتناب ناپذیری از

بشری خشن نظام ، منطق این بر بنا . هستند

حا کم

فرهنگ و رقابت

بشری طبیعت است ا ًواقع آیا ولی .

رفتارهای مبنی ؟ باشد داشته

امکان ندارد وجود انسان که برای هم ،

است بشر طبیعت این آیا ؟

بالقوه

برهمکاری استعدا

رفتارهای مبنی

برخصومت برای هم و ،

ای

دهای

تر شکوفا

انسانی کدام که این در

فرهنگ انسانی نه و

امکان که دارد وجود

این آیا

طبیعت

اعتراض اولی و بال را

فرهنگ و رقابت حا کم

امکان که دارد

کننده آیا ؟ باشد

تعیین ، گردد

است چنین ا گر و ؟را دومی نه و دهد پر آن دهای چنین آیا ؟ چیست فرهنگی در جهت پیشبرد عدالت اجتماعی و پایداری زیست محیطی است ؟ طبق تجزیه و تحلیلی کتاب این در که صورت ، گرفته فرهنگ و رقابت اعتراض ۀجلو گریزناپذیر از ی بشری طبیعت نیست نظر از و اجتماعی غیرمنصفانه نظر از و زیست محیطی ناپایدار آمده در کار از است که آن از قبل اما . بیشتر این به تجزیه و تحلیل بپردازیم، است لازم دو تعریف ساده داشته باشیم در . کتاب این سراسر اصطلاحات خصومت و گرائی تعاون برا گرائی به ارهشی ا دوشکل از متضاد رفتارهای انسانی این در .ستا رفته کار به رابطه برا گرائی خصومت پی به ارهشی ا منافع گیری و خصوصی انحصاری افراد سوی از است رفته کار به ئیها گروه یا که برضد یک دیگر . کنند می کار ستیزه از هائی هجلو همه تقابل و رقابت و جوئی گرائی خصومت در . هستند مقابل، اصطلاح به ارهشی ا گرائ تعاون تعقیب اهداف مشترک افراد سوی از ئیها گروه و پیام

1

یا جمعی

وتشریک و مساعی اقدامات دسته

یکدیگر . کنند می کار

با که دارد

همیاری

گرائی تعاون

ازجلو های ه

هماهنگ همه

هستند.

باستان مردم و شناسی رفتار این از شکل دو هر که دهد می نشان شناسی

های

شواهد

داشته 0 در و

انسانی

ۀ اولی جوامع

مختلف مابین و داخل در آشکار های نمیزا به ا نیز معاصر

اجتماعی میزان به

وجود

های

مختلفی معنی این در .دندار وجود

ۀهم

جوامع

فرهنگ بشری های

و گرائی خصومت ۀ رشت دو مانند همکاری ۀهم پود و تار در متضاد

فرهنگ نسبت به اما اند ه داشت وجود

اما . اند شده بافته ۀهم در رشته دو هر هرچند

های

ها

مختلفی . اند هشد بافته هم به

مختلف های ه نقش طبق و

در حا کم

که به گرائی خصومت

نظرات اصلی است آن کتاب این

از یکی

جریان

در .

لیبرال است شده بدل غربی

سراسر فضای عمومی یها روال ، معاصر

جوامع معاصر

4 واقع در

الگوهای

هنجارهای نهادینه . اند ه گشت بدل ای هشد

به مبارزه

و رقابت بر مبنی

اصلاح

اعتراض برای

اجتماعی و الگوهای بر مبنی

دهی سازمان

برای رقابت بر مبنی

لیبرال غربی

های گفرهن در که کسانی

اجتماعی چنان برای که اند هشد فراگیر

جوامع

برای

و عادی گریزناپذیر اغلب علت همین به . رسند می نظر به

پرورش امری ، اند ه یافت

فرهنگی بر مبنی

در وقتی

. کنند تصور

که الگو این برای جانشینی

است ار دشو مردم

ها

برایتان

احزاب

دموکراتیک بدون قضائی بدون را عادلانه

باشید ، تصور دولت یک

بزرگ رقابت شده

سیاسی

مبارزات

توانید نظام یک

می دشوار

.

است مشکل

وکلای

اقتصاد بدون را شکوفا بی رقابت

برایتان است دشوار یک که

تصور و کنید

حقوقی

-

فرهنگ اعتراض

درآورید . علاوه بر آن، یک در وقتی

نظر در خصمانه

و وحصر حد

باشید ، برایتان است دشوار که کنید تصور به بردن پناه بدون توان می چگونه

پرورش یافته

پرداخت ، امراضی که

اجتماعی و

امراض درمان

به مبارزه

راهبردها فنون و

زیست محیطی

فرصتی را

اجتماعی هستند . کتاب این

دهی سازمان

الگوهای در رقابت بر مبنی

ملازم

اندازیم .

کار به زمینه

اجتماعی این در را خود

تخیل تا سازد می فراهم

است:

، شده تنظیم

ترتیب این به کتاب این مطالب

فرهنگی

تجزیه و تحلیل نمائید ۀ نظری یک به

فرهنگی نقادی با را تعریفی که این از

که این برای

آن در که را کسانی

فرهنگ و چیست

احتیاج یعنی دارید،

چگونه

از ای ه زنجیر

به 0 فصل

.دگیر می شکل آنها سوی از و دهد می شکل کنند می زندگی

و ماهیت

مطالعه ( شناسی

نشانه تا گرفته

و شناسی شناسی جامعه

مردم از فکری

های تسن

فرهنگ و ) مطالعات فرهنگی

انتقال و زبان در معانی

تمثیلات در

نقش و ها ه نشان

تعریف

فرهنگی با فصل این . برسد

می معاصر پردازد، بیان به تا ۀ نظری یک روشن

2

و فرهنگ شروع

بشری طبیعت

پیچید ۀ

فرهنگ بحث و ۀ رابط ۀ دربار

ا یم مفهو

صطلاح

فرهنگ

– روان

تمایزی ابعاد بین شویم می قائل

بعد .شود می

(یعنی

ساختاری

مقتضیات فرهنگی و ) هستند

به مشروط

معطوف یا و

که

انسان ذهن در یئ ساختارها

اجتماعی که معطوف و

ساختارهائی در

فرهنگ یعنی (

ابعاد اجتماع ساختاری -

سازمان

فرهنگ را

مرتبط ولی جدا گانه

مقتضیات فرهنگی های هجنب این تا ) هستند

یا به مشروط

و سازگاری

اصول فرهنگی ، نظریه ۀ دربار یا

کمک به ، بعد . سازیم اجتماعی و گردد می بیان

تغییر

مفهوم

روشن

که گیرد می پایان سلطه

ۀ دربار

بحث با فصل این سرانجام

مفهوم

نادیده

اصول فرهنگی بهای به ند توان می حا کم

است خوبی راه که این درک برای

چگونه

تر مرفه های

بخش منافع به جمعی

تر وسیع منافع گرفتن

جامعه خدمت کنند.

تجزیه و تحلیل که این

فرهنگ با رقابت

انتقاد از را خود

4 فصل در

چگونه

این در قدرت روابط فرهنگ می نشان و کنیم می شروع یند، آ می در عمل به و شده درک

-

دیگران تحمیل یا علیه کار به آنها

ً که دهیم که دانند می چیزی را قدرت معمولا

بر

اعمال بعد . گردد می

انحصاری فرد هر

تعقیب منافع

برای و شود می گرفته

خاطرنشان

برخی بر محدود قدرت روابط از بقیه که حالی در ،کند می تأ کید

می درک این که سازیم

اعمال قدرت

یعنی همیاری،

و همکاری

اعمال بر مبنی قدرت

،همه از تر مهم و ،را

همراه

نتیجه که یم گیر می

الشعاع . دهد می قرار

مشترک تحت را

منافع جستجوی

دیگران در و

و رقابتی ستیزه است ای ه عارض جویانه گرایش یک از

طریق به قدرت درک به تمایل این

گرائی خصومت این به گرایش یعنی ، نامیم می هنجاری

فرهنگی زیربنائی را آن که الگوئی برای لازم و عادی

تصور

اجتماعی است.

رقابت که

تعامل

لیبرال

در هنجاری

گرائی خصومت

که یمده می نشان 3 فصل در

جوامع

چگونه

بدون ا ًعموم با را کار . خشونت

و عقلانی

، به هرچند

است شده فراگیر

صورت

غربی

کانون و یم نام می حقوقی)

اقتصادی ،

بررسی ( رقابت ۀگان سه نظام را آن که ه آنچ

سیاسی،

یکپارچ نظام این ۀ

تشکیل آغاز ، دهد می سپس . کنیم می

نهادین فرهنگ را رقابت

ماهیت

از شماری

بررسی به بعد . کنیم می

محیطی را آن

پیامدهای اجتماعی و

و

زیست

همچنین

تجاری، الگوهای

از جمله های ه رسان

تشدید ، کنند می

نهادهای اجتماعی را آن که

وها روال

عمومی

این ۀهم چگونه

و مدرسه اعتراض اجتماعی که یمده می نشان و کنیم می توجه

تشدیدکنند رقابت ۀ قدرت کم های ه گرو ضرر به ا ًنهایت و هستند

و رقابت اعتراض ً

تر

متقابلا

قدرتمندتر این در . شوند می تمام که کنیم می مطرح را نظر این رابطه گرائی خصومت یک شد گفته 0 فصل در که همانطور

های ه گرو نفع به و

به .

است قدرت ساختار

هنجاری

و ساخته پرداخت ۀ فرضیات

مجموعه

توان می را هنجاری

گرائی خصومت

یا

عبارت دیگر،

3

است،

برخوردار

» دانست در که های ه گرو نافع م خدمت

و اعتقادات بدیهی «

جامعه

.

فرضیات است بوده

همین مدیون

بشری

امور در شان

تفوق که ئیها گروه

فرهنگی های هجلو ،

تر روشن کردن این ۀسلط

برای 2 فصل در

متضاد

ساختار

تاریخی از جمله

مختصری های هجلو ۀ دربار

بررسی بحث از پس . کنیم می

را گرائی تعاون

مختلف ،آن معاصر

بیشتری به بررسی های هجلو

گونا گون عمق با ، گرائی تعاون

ارتباطات انتقادی

ۀ نظری ، زیست

و شناسی

نهضت بوم ،ها نظام ۀ نظری زنان،

در شهای هجلو

محیط

اختلافات می پردازیم . هر کدام انداز چشم علت به ها لمثا این از

حل ۀ گزین و

الگوی برای که جانشینی

و دساز می فراهم

گرائی خصومت

به

نسبت که ای هویژ

هنجاری

آنجا که ها هنگزی این

انتخاب است شده از حال عین در .

اقدام اجتماعی ،کند می مطرح

ارزیابی کردن عملی کارآئی

که گوئیم می هستند،

یکدیگر

فرهنگ از ا ًنسبت رقابت

جدا

در

تضعیف این کند می رد و

فرهنگی سو هر از عملاً را آنها که

است دشوار درون در .

آنها

آرمان و ً که ای ه نتیج یند، آ می گرایانه

لوحانه ساده نظر به و شده کشیده

به ها جانشین

حاشیه

ۀ نظری با کاملا ،شده مطرح 0 فصل در که قدرتی

تطابق دارد.

اجتماعی مفید که بود خواهد

ارزیابی بیشتر الگوهای غیرخصمان عمل ۀ

منظور

به

با جامع

در جامعه ای فرهنگی نحوی به را آنها که

باشیم بر اجرای آنها

مروری داشته

نمونه

به

بهائی ۀ جامع ۀ مطالع

یکدیگر ترکیب با 5 فصل در را کار این .کند می

عنوان

از وسیعی

ۀ دامن که جهانی

انجام ۀ عرص در ظهور حال در دینی ۀ جامع یک ،یمده می

.

آورده است

فرهنگی یکپارچه هم گرد

غیرخصمانه نظام یک در را اندام کلی به که ای هگون

یها روال و ساختارها

بهائی یها روال و ساختارها ، دهد می شکل

بحث نگری جهان با را

از ها روال و ساختارها

تفصیل بیشتری به بررسی این از شماری

آغاز با سپس . کنیم می

، جمعی ساختارهای مؤسساتی بهائی و راهبردهای بهائی

جمله الگوهای تصمیم گیری

فرضیات انسان ذات به مربوطه

ازیم به ،خود جای در .

اصلاحات اجتماعی پرد می

برای

و ازیم

بهائی هنجاری را تشکیل پرد می ،ندده می

ۀ نظری عناصر

اساس که این ۀهم

سرانجام

به داشته

حال به تا

ارزیابی مختصری بهائی ۀ جامع عملاً که ای ه تجرب از

با را فصل این

بریم. می پایان آخر فصل در

کامحا از ای ه مجموع

تجزیه و تحلیل به را خود کلی

صورت

جوهر

پیامدهای

احکام بحث به ۀ دربار

و فشرده این کلی طرح ۀ ارائ از پس . کنیم می بیان موجز

انتقاد پاسخ هائی

به

ازیم نوبت به بعد .

و پرد می آنها عملی همچنین

نظری تر وسیع

نظری چارچوب به که یتر وسیع

از همچنین

احکام و

پیش که یمده می این از شود می بینی

4

ً توان می چگونه

بحث با را کتاب سرانجام که این ۀ دربار

و آید عمل به ،ندده می شکل آن

احکام را آزمود یم. بر می پایان به

این عملا

یادداشت ها و مراجع پیش گفتار

1

نمونه بحث به كنید مراجعه در: موجود Biehl, Rethink ing Ecofeminist Politics ; Carrithers, 'Scociality, Not Aggression, is the key Human Triat'; Eisler, Chalice and the Blade ; Howell and Willis, Societies at peace ;Leakey and Lewin , Origins ; Ross, Culture of Conflict .

برای

2

در: موجود Ong, Fighting for Life and Tannen, The Argument Culture .

نمونه بحث به كنید مراجعه

برای

5

1 فصل

فرهنگ

فرهنگ

ۀ دربار ای ه نظری که

بتوانیم فرهنگی است لازم ، کنیم نقد را

که آن برای

ۀحوز در که را کسانی

و چیست

فرهنگ

تعریف که این از

باشیم یک یعنی ،

چگونه

داشته

»

ً و دهد می شکل کنند می زندگی فرهنگ« لغت .دگیر می شکل آنها سوی از متقابلا

آن

تاریخی پیچیده است طیف و معنای در .دگیر می بر در را معانی از وسیعی

معاصر

دارای

زیبائی و شناسانه

لباس ، غذاها

، هنرها

ۀ مجموع

به

اغلب آن رایج و

یها لشک سایر و ها

مطالعات

در .شود می گفته ،کند می ممتاز

اجتماعی گروه از را

آئینی گروه یک که

دیگر

نمایند ۀ باورها،

اطلاق که شود می

فرهنگ ً به معمولا ئیها نظام ۀ مجموع

فرهنگی

معاصر،

اجتماعی ینتر وسیع در و ، هستند

اعتقادی های ه گرو میان در

ارزش صور سایر و ها

کاربرد

، سیاسی اقتصادی و سایر و حقوقی

جامعه مردم و شناسانه

شکلهای

یها لشک ، شناسانه

این ۀهم میان در

اجتماعی آنچه اما .دنگیر می رب در نیز را

های ه گرو میان در ساختاری

اجتماع آموخته شکل یا و ندشو می

در که

، اشاره است هائی ه پدید به

مشترک است

معانی

و هستند بنا بر این در

پذیر تغییر

،ند گیر می در میان و سیال ا ًنسبت ها لسن بین و ها جمعیت

ارث به زیستی یا ندرو می در و ندشو می تعیین

نظر از که ند گیر می قرار هائی ه پدید مقابل

نتیجه ثابت ا ًنسبت

هستند.

بشری – فرهنگ بشری

طبیعت

فرهنگ معنای این کمک به را

سبب به اهدافی ، داریم نظر در کتاب این در که

اجتماعی یک شامل که جامعه

میراث کل عنوان

تعریف به یعنی ، کنیم می

بسیار وسیع

اجتماع آموخته

نهادینی در یهمگ که هستند

یا ساختاری

اعتقادی و

، مادی های هجلو

هستند. 0 ، مقابل در

بنا بر این ممکن الوقوع و تغییر

و ند گیر می شکل یا ندشو می

پذیر

خصوصیات مشترک انسان نوع کار به

بشری طبیعت برا از دسته آن به ارهشی ا

اصطلاح

نظر از که درو می ارث به زیستی قابل غیر و ثابت ا ًنسبت ه نتیج در و روند می

تغییر هستند.

است اما ،

بشری طبیعت

خصوصیات ذاتی

از یکی خوردن

به نیاز ، مثال برای

توزیع ،غذا

غذا خوردن و تولید ۀ نحو تا ، گرفته

در ما ۀ ذائق از ،ه مربوط

سایر مسائل

پیچیده مختلف

استعداد استفاده زبان یک از

فرهنگ بشری منوال همین به . هستند

از هائی هجلو

زبانهای گونا گونی اقوام که

است اما .

بشری طبیعت

از ییک ذاتی تا خصوصی

6

فرهنگ بشری است گرایش ، منوال همین به .

آن از عملا استفاده از هائی هجلو ، کنند می

بشری طبیعت ، باشد

خصوصیات ذاتی

است ممکن از

اجتماعی

های ه گرو در زندگی

به

اجتماعی خود از هائی هجلو ،یمده می سازمان

مختلفی روابط به آن با که فرهنگ بشری با ،ما . هستند

طرق اما

محدودی از خصوصیات ، بشر نوع در ثابت

ۀ دامن داشتن

بدهیم.

ا ًتقریب نامحدودی از خصوصیات فرهنگی نشان خود از را

ۀ دامن یم توان می

و طبیعت فرهنگ ظریف

، البته بین ۀ رابط ،ندده می نشان ها لمثا این که همانطور

تعامل از .دگیر می شکل دو این

انسانها اثر در واقع در

. افکار رفتار و

و پیچیده است

نمود. i بر کدام هر

درک آنها متقابل

عمل به توجه

و طبیعت فرهنگ با باید را

، نظر این

تجزیه و تحلیل بطور

دیگری و کند می عمل به را آنها توان می هرچند

جدا گانه

منظور

.

است مربوط

بطور جدائی ناپذیری هم به

بررسی دنیای در آنها های هجلو اما کرد،

واقعی

بگیرید

تجزیه و تحلیل است مفید ما نظر در ، مثال برای .

برای

بندی طبقه این هرحال

به

تجزیه و

، اند ه ساخت

رنگهای اصلی را آنها که

به توجه

با توان می را رنگ واعنا چگونه

که

را خودش

خصوصیات

. زرد نه و

تحلیل است آبی نه سبز ، معنی یک در . کرد

مستقل

ترکیبی ازهر دو

سبز ، دیگر

معنای در . نمود مطالعه

اساس این بر را آن توان می و دارد

تجزیه و

تعامل یا ترکیب نیز دو این

است زرد و آبی رنگ اساس بر را آن توان می و

رنگهای مختلفی است که

مانند نیز واقعی

افکار و اعمال انسانها دنیای در

تحلیل . نمود

و زیستی یادگیری فرهنگی فهمید.

ترکیب های کمحر

یا تعامل

اساس بر را آنها توان می

واقعیت که دید

بشری طبیعت و فرهنگ این در توان می نیز را

ۀ رابط بین متقابل

. علاوه بر

است

بشری طبیعت

ذاتی خصوصیت

فرهنگ، یک خودش

استعداد برای ما

مختلف خود

محرک

استعداد فرهگی افراد ، به که دساز می قادر را

آن،

های زیستی

این

بگیرید . ۀ غریز هرچند

انسان جنسی نظر در را

و نظم ترتیبی بدهند ۀ غریز مثال برای .

هنجارهائی ایجاد که اند ه کرد

ها گفرهن

ا کثر اما ، ماست زیستی

بخشی از

ماهیت

جنسی

فرهنگی به

از هنجارها

این هرچند

تنظیم و کنند می

و شایسته ناشایست را آن ۀ

های هجلو

هنجارهائی

فرهنگ نسلی از و دیگر نسل به چنین ها گفرهن ۀهم اما ، کنند می فرق دیگر

بین ۀ رابط ۀ دربار گفتگو استعداد فرهنگی نظم

بنا بر این اهمیت به که دارد زیادی

. دارند را

طبیعت

هنگام

بخشیدن های کمحر به

، تشخیص که دهیم

انسانی و فرهنگ بشری

مختلف . داریم را طبیعی

که بسیاری ان شناس مردم از

را مسائل پیچید است آن کند می تر ه

موضوعی که

اخیر مراحل تکامل - پیش های گفرهن از ای ه شبک در ما زیستی

که ندساز می خاطرنشان

i dialectically

7 ً

کلیفورد ِ گیرتز i ،یدگو می شناس مردم

فرهنگ

است گرفته که طور این .

بشری اولیه

صورت

هوموساپین ii اضافه

تکامل یعنی

محصول ۀشد تمام

نیست چیزی یک به آخر ۀ لحظ در که

باشد، 4 بشری - پیش های گفرهن رسد می نظر به بلکه

تکاملی که

اولیه به

جریان

شده

تکامل

بنا بر این های نجریا

بخشید . اند ه

پیدایش هوموساپین است گشته جهت ،

به منجر

نگرفته است، در بلکه

ازدیگری

و جسمانی فرهنگی بطور بعد یکی و جدا گانه

صورت

تکامل مغز

با رابطه

، متقابلا بخصوص در

ً و داشته

بطور زمان هم

دوره یک

وجود

یکدیگر . اند هداد شکل

انسانی به ،

پیچیده است به توان مین و

و طبیعت فرهنگ و ظریف

بین تمایز هرچند

پس

این که بررسی تمایز این ،کند می تر هساد را

یکدیگر آنجا از اما ، کرد جدا

از را آنها راحتی

و طبیعت فرهنگ

بررسی ۀ رابط

از پس خودش

.مشوی می قائل را

متقابل وپویای

گیرتز

:که پذیرد می

انسان

تحت اختیار

ً هدفی،

برخی رفتارها، هر نظر از و تاجه ۀهم از

طبیعت

کاملا

نفس

ندارد، برای هم ما

گرفتن شنا

احتیاج یاد به

که همانطور

. دارند

ماهی

قرار

رفتارها ا ًتقریب بطور

فرهنگ نداریم .

راهنمائی

کشیدن احتیاجی به

سایر

های

اساس قوانین

لزومی ندارد بر کنیم سعی

ً . هستند

مطمئنی ا ًعمدت فرهنگی

مثلا

اعتماد و دارند بعضی به

بعضی به برنامه

ژنتیک توضیح که دهیم عملکردهای بازار به [ ...

ریزی متمرکز

چرا

است ذاتی اما ،

کردن ا ًمسلم

منوال] توانائی

صحبت

همین

. 3

انگلیسی ، ا ًمسلم فرهنگی است

کردن زبان به

توانائی در ما

صحبت

iii

بدیهی سازی

و طبیعت فرهنگ بخصوص علت به

بین شدن قائل تمایز

مشکل

فرهنگی

مطالعات فرهنگی .کند می کمک برای را آنها که کسانی

در مهمی هدف به

وقتی یها روال و عادات

و طبیعی بدیهی نظر به

، اند ه کرد درونی

اغلب ند، شو می درونی

و طبیعی بدیهی ، رسد می نظر به

علاوه بر آن، که چیزی تغییر بنا بر این که همانطور

. رسند می .شود می

غیرممکن تصور

بسیاری از اصلاح و گرایان ناقدان فرهنگی ، اند ه فهمید

فرهنگی است آن آنها که این دادن نشان با که

اصلاح خاص عادات

اولین سوی به قدم

آنها که تصور

این ، زیستی

ۀشد تعیین

الوقوع نه و هستند

مقولاتی فرهنگی و

طبیعی

ممکن

ببریم. iv در مثال برای

، تاریخ سراسر

بسیاری در ها گفرهن از

بین از مردم در را هستند

نتیجه اولین از یکی

در .

و طبیعی بدیهی است شده شمرده

برده ای ه پدید داری

تدابیر

ممکن -

و هجده نوزده که بود این

برچیده برده شدن قرون در داری

های ت نهض

طرفدار

i Cliford Geertz ii Homo Sapien iii naturaliztion iv denaturalizing

8

بسیاری ها گفرهن از

الوقوع بودن فرهنگی برده در ، منوال همین به . دهند نشان را داری

و طبیعی بدیهی نگریسته شده

ای ه پدید عنوان

فرودست به زنان بودن

به ، تاریخ سراسر

در

آزادی خواهان نیز اند ه بود زنان

نهضت که هائی

ا کثر تدابیر

نتیجه اولین از یکی

است در .

فرهنگی نه و دارد

نابرابری

است بوده همین دهند نشان که بین تمایز که آن خلاصه

طبیعی.

جنسی مبنائی

فرضیات

آغازی است نقد برای

فرهنگ و ۀ نقط ، طبیعت

آنچه انجام تبدیل آن به و یمده می

زیستی، ا کثر بلکه ،همه نه ا گر که نظر این یعنی

جبر

است. 4 این هرچند

فرضیات به

برنامه شده ریزی

ًمستقیم ژن سوی از ا

،مشوی می

هایمان

زیستی آن در که

مباحثاتی نظیر

می بر قبل ها نقر در هم هنوز اما گردند،

یشناس جامعه

بازتاب در . یابند می

نابرابری بی و ند، رو می کار به عدالتی

توجیهی برای

به گاه گه

عنوان

ارتش ، گرائی

ملی جنسی،

پرستی ، نابرابری

بودن طبیعی نژاد

، مقابل منتقدین فرهنگی

-

مادی سالاری، در هم و فردی های هجلو در هم را آن مانند و رقابت بر مبنی گرائی های هجلو

و جمعی زیر آنها ساختاری نیز کتاب این ، منوال همین به . اند ه برد سئوال و طبیعی بدیهی به را گرائی خصومت بیان یک عنوان

اساسی فرهنگی از حتی که

بودن

تر عمومی است، مورد . دهد می قرار سئوال

هم قبل موارد

ًاساس ا

استدلال انسان ذات که کنند

است ممکن چنین

البته گرایان شک و پرخاشگر است روابط و

خودخواه

هائی هجلو خصمانه بدیهی در .ندرو می شمار به ذات ینهم از

دارد. 5 اما تجزیه و

ای ه گسترد

لیبرال رواج غربی

افکار در هنوز

این واقع

سراسر جوامع

فرضیات اساس بر تنها نه

این که

انجام است آن بر شود می

تحلیلی کتاب این در که

زیستی ادامه

اجتماعی نظر از و ظالمانه

اطلاعات نظر از بلکه ، اند ه گرفت شکل غلط

باید ، سازیم

آماده تر ه گسترد

. هستند بنا بر این که این برای بحث این برای را زمینه

ناپذیر

فرهنگی گسترش

جامع ۀ نظری یک صورت

تعریف ۀساد فرهنگ به شد بیان بالا در که را

. دهیم

ابعاد فرهنگ

بنا بر

اجتماع آموخته یا و شود می ساخته

تعریف فرهنگ به در که چیزی عنوان

انسانی از که

خصوصیات نژاد

الوقوع و تغییر است پذیر از دسته آن مقابل در ،

ممکن

این

نظریه

یک برای شروعی

بنا بر این ثابت ۀ نقط فقط هستند،

نظر ارث به زیستی و ندرو می

فرهنگ قرار

فرهنگی است این با . تعریف ۀحوز در هنوز که هائی ه پدید ۀ دامن

سودمند

تجزیه و تحلیلی

است گسترده ارزش که به را آن بندی طبقه یک عنوان

قدر آن ند گیر می

فرهنگ باید را

نظر از .کند می محدود ۀ اولی بعد دو ،کند می دنبال کتاب این که هدفی

9

انسانی

ساختارهای

فرهنگ ۀ زمین در توان می را

مشخص سو یک از . نمود

(یعنی

شعور

انسان) تجزیه و تحلیل سوی از . کرد در توان می را آن دیگر

ساختارهای ذهن درونی

ساختارهای نهادین بیرونی) تجزیه و

اجتماعی یعنی (

ۀ زمین ساختارهای دهی سازمان

تحلیل . نمود

قرار

انسانی و فرهنگ بحث مورد بالا در که

بندی طبقه مانند

گرفت،

های طبیعت

و متقابل

و شناختی جامعه ۀ رابط نظر از باید نیز را شناختی

روان های بندی طبقه این

به متقابلا

ارتباط ً و بوده

جدائی ناپذیری با یکدیگر

پویایشان نحو به دو هر . کرد درک یکدیگر های بندی طبقه اما ند، ده می شکل

در

تجزیه و تحلیل زیرا هستند

برای مفیدی

بیرونی دهی سازمان

و دنیای همچنین

انسان ذهن درونی

فرهنگ دنیای

که ای ه نحو

که همانطور

.ندساز می روشن

اجتماعی را دگیر می شکل آنها ۀ وسیل به و دهد می شکل را

راس هاوارد i در شناس مردم

فرهنگ تعارض و ، دهد می نشان

نوشتۀ ۀ دربار خود

مارک

6

کرد. درک درستی

فرهنگ بدون را به توان مین آنها دوی هر به رجوع

ابعاد عنوان

به

سبب به کتاب این بندی طبقه دو این به ،کند می دنبال که هدفی

7 اصطلاح روان

ی ساختار

فرهنگ اشاره .کند می

اجتماع

ابعاد و ساختاری

روان

ساختاری

واکنشی یا ساختارهای انسان ذهنی

،ها باورها گرایش ،

رویکردها ارزش ،

به ارهشا

های

یادگیری اجتماعی . اند هشد کسب

فرهنگی مشترک در و بوده

نظر از که دارد

جریان

بیشتر

فرهنگی آنها .ند گیر می شکل خاص

ساختارهای یک در روانی

عمومی

چارچوب

رویکردها و نظرات منحصر و فرد به

البته افراد

. خصوصی

و شخصی

تا هستند

علاوه بر آن،

پیرامونشان . کنند می پیدا

مخصوص جهان ۀ دربار هم را خودشان

همیشه

ها گفرهن

. دارد وجود

فرهنگ خاص

افراد تفکر یک در

توجهی ۀ نحو در

قابل تنوع

مخالف و

فرهنگ

پارچه نیستند هر در .

تمامیت یک

خاصی جریانات، جریانات

یک

در عین حال

رفتارها . دارد وجود

رویکردها نظر ، و یات

از زیادی

فرعی جریانات

یادگیری اجتماعی بسته و

جهان به

بسیاری نسبت ما واکنش و درک یها لشک از

حاصل

اصطلاح

که

وسیعی است چیزی همان این . دارند

به فرهنگ رواج ، بوده

- روان

اشاره

آن به ساختاری سوی از

دارد.

اقتصادی،

نهادهای

به ساختاری

اصطلاح اجتماع

حقوقی

سیاسی،

دیگر،

ساختارهای قدرت،

نهادها یا ترتیبات اجتماعی یعنی (

ایرس و

یها نظام ، تولید روابط

های چارچوب

رویکردها ، نظرات و رفتارهای انسانی در را

، تقسیم که کار)

ثروت توزیع

ساختارهای اجتماعی به گرایشات

اشاره این . دارد

پرورش ،ندده می

و داده قرار خاص

i Marc Howard Ross

11

آن در که کسانی شکل آنها سوی از و ندده می شکل ، کنند می زندگی .ند گیر می بنا بر این دو هر نحو به مقوله

روان ساختاری

یک به متقابلا

ناپذیری ً و بوده مرتبط تجزیه و تحلیل تمایز

دیگر

جدائی

ما به زیرا ، هستند

در عین حال نظر از

ولی ندده می شکل

مفیدی

مشخص فرهنگ . کنیم تمرکز بکوشید های ه گرو بین تضاد

اجازه ۀجنب دو از یکی روی بار هر که ندده می

که شود می معلوم

ارزش وقتی مثال برای تمایز این

ً ساختاری معمولا آن بر

اجتماع

تجزیه

اجتماعی را تجزیه و تحلیل . کنید

یها ل تحلی و

تجربی قابل

تأ کید نظر از که دارند

یک سازمان

در موجود

منافع تضاد از دسته

جامعه

در سرمایه اقتصاد در مرد و زن بین ، داری سرمایه

تشخیص باشد، و کار بین روابط مانند

بین یا ر در سالا کشورهای نظم یک در سوم جهان و اول جهان

پ ۀ جامع یک

جهانی

اصلاح

ً تغییر روی معمولا

اجتماع برای ساختاری

های ه توصی

فرا استعماری تیجه ن در .

اقتصاد ، ایجاد

بازسازی در تولید روابط

یعنی دارند،

تضادهای اساسی قوانینی هک برابری را مرد و زن

ساختاری تمرکز

اقتصاد بدون

یا و سوم جهان

تضمین قروض حذف یا کند

دموکراتیک . کردن

ساختارهای کنترل

محدودیت و نظارت تابع را جهانی

ً ساختاری های ه گرو ذهنی درک بر معمولا

تجزیه و تحلیل روان

سوی از

دیگر

اجتماعی تا خاص

مختلف آنچه از ایشان منافع که یک که این بر و دساز می را

ساختار

ما های

رویکردهای پاسخ و ما

،کند می نهایت در . دارد تأ کید

ارضا را منافع این حد چه

ساختارهای

تفسیری به آن از که

به ساختارهای مختلف اجتماعی طریق از

چارچوب

تفسیر در . شوند

باید منافع دیگر،

اجتماعی می نگریم ، به .دگیر می صورت

عبارت

افزایش آ گاهی ، بازنگری در

ً تغییر روی بر معمولا

برای ساختاری

نتیجه روان های ه توصی

ساختارهای جای به مغز ذهنی

اصلاح رویکردها و باورها یعنی (

ارزشها یا ها تهوی یا

اهمیت و رشد

به توجه

اجتماعی ) با . دارند تأ کید

ساختاریهای عینی

شکوفائی

سازمان

اغلب تدابیر رشد روی

ساختاری، این

گرایشات روان

اوان این به دادن شکل در کودکی

البته گرایشات

رشدشان تمرکز . دارد

در جوانان

کودکان یا

– شناختی

سالهای

عاطفی

مؤسسات و گیری شکل به

از وسیعی

در ساختاری ۀ دامن ۀ واسط به و حیات سراسر

روان

گرایشات کار به

اصلاح این

نیتجه برای که ی تدابیر

تقویت ادامه خود در .ندده می

اجتماعی یعنی ( »

است ممکن همانطور بازاریابی « های ت فعالی در که

،ندرو می

کالاهای ترویج و تبلیغ به مادی

گروهی جای به آن در که

های ه رسان یها ت فعالی

باورهای پرد می خاصی ازند) سنی های ه گرو سایر به ،شود می دیده

رویکردها ارزش ، و ها

کنند.

نیز توجه

11

را مسائل

اندازه که

و ساختاری اجتماع همان به ساختاری

روان یها ل تحلی

روشن هرچند

کردن . ماند می سکه یک روی دو به

نگاه مثل ، کنند می هم مبهم ، کنند می

باشند شناسائی به منافع درک اما ،

است ممکن قابل عینی نظر از

ساختارهای اجتماعی

اجتماعی

رهای ساختا

جهات سایر از که ئیها هنگفر میان در و بوده ذهنی شدت

این تا

است لازم ساختاری

تحقیقات روان

آشکار .کند می فرق ی

مشابهی و نح به دارند،

های ه نظری که

توضیح . دهد این با ،آن بر ه علاو

و کند درک را ها تتفاو

مختلف

است ممکن رشبُ در های گفرهن عرضی

اغلب ساختاری که یرند پذ می

اجتماع

تا توضیح

است لازم ساختاری

تحقیقات روان

، باشد داشته

یکسان متعددی

وجود

منافع

مختلف در موقعیت از که هائی

یکسان مردم سوی از

که دهد منافع همان چرا و چگونه

مختلفی بندی طبقه ،حال عین در .ندشو می

به ،

نظرها است هم به شبیه

شکلهای

سایر

،

ساختارهای انسان ذهن درونی

تمرکز روی صرف

مطالعات روان با د توان می ساختاری

دورسازد . بنا بر این تجزیه و تحلیل

ساختارهای بزرگتر اجتماعی نظر از را

تشریح تضاد ،کند می

. راس که همانطور

است لازم وضوح

اجتماع به نیز ساختاری

تفسیر های نذه

آن دیگر

تصویر است ۀ نیم .

که منافعی زا مینی فقط یافته عینی ساختار

است. 8

مختلف منافع آن از

فرهنگی

سازگاری

و

تغییر

اجتماعی ،

ساختارهای

بسیاری از ساختارهای و ذهنی

با که این به توجه

سازمان

فرهنگی است لازم

ژنتیکی ۀ نظری یک ،

جبر حاصل

الوقوع نه و هستند

فرهنگی و

ممکن

مختلف به . کنند می فرق

این چرا و چگونه های گفرهن میان در ساختارها

دهد شرح که

اجتماعی را معناست که

و سازگاری

تا

فرهنگی است لازم

ۀ نظری یک ، دیگر،

تغییر

جریان

عبارت

آن به جریانات

نامحسوس این

پیچیده ا ًنسبت و

متأسفانه

توضیح . دهد

ماهیت

.

العاده است دشوار

الگوی فوق آنها

پیدا و ضعیف

این درک

کردن

جریانات

و سازگاری فرهنگی ارائه زیر در آن طرح که از ای ه دامن از شود می

الگوی

تغییر

تا گرفته مطالعات فرهنگی

های تسن نظری، و یشناس مردم از هم باز

معاصر

یشناس جامعه

و علائم مفاهیم) مرکز در .دبر می بهره

اجتماعی

تولید ۀ مطالع ( شناسی شانه ن و

یها نظام

محوری، نشان

تعریف این

اصول فرهنگی از پس . دارد قرار

الگو این

مفهوم

مفهوم

تدریج کلامی

فرهنگی به که

ازپدید های ه

ای ه مجموع

اصول فرهنگی در

که داد خواهم

چگونه

پراکنده تا های تساخ

های ئیا بازنم

از ، کنند می عمل ،ندشو می تر وسیع

12

جامع کلامی . i البته الگو این فقط

یکپارچه تا و های تصور

پیچید تا تر ه های ن گفتما

العاده پیچیده و انتزاعی

و تفکر فوق هائی ه پدید ۀ دربار صحبت

برای خامی محمل

محوری را

و کارآمد از ای ه مجموع

لغاتِ از ای ه گنجین

است، به ولی

فراهم

مفاهیم

هرحال

فرهنگی آغاز را

و سازگاری

درک یم توان می آنها با که کند می

کنیم.

تغییر

جریان

اصول فرهنگی گرایشات روان

است ممکن میان در

ترتیبات اجتماع

و ساختاری

ساختاری

فرهنگ اغلب هم خاص

باشند داشته یک در حتی .

مختلف تفاوت

های گفرهن

زیادی

ا ًعموم

فرهنگ مردم خاص زمان هر در و

زمان طول در هر در اما . کنند می تغییر

» مشترک فرهنگی یکدیگر با ، کنند درک را

قراردادها اصول « یا

علت به ند توان می

. *

باشند داشته

تعامل مؤثری

نمایند نحو به و

یک

دیگر گفتگو

روابط یا تناظر عمومی

اشاره به

اصطلاح اصول فرهنگی این در

قوانین

زمینه

فرهنگ دارد ند، ساز می را

پیچید یک که ای ه

بین در و درون در یافته سازمان

عناصر

اجتماعی). 9 برخی از

اصول بطور

ساختارهای

ساختارهای و یذهن

صریح

سازمان

(یعنی

آ گاهانه و اند هشد بنا

آموخته تلاش با یا و

برخی آنها از

برخی و . اند هشد بیان تلویح به

اصول فرهنگی صرف

ایجاد . اند ه گشت

ناخودآ گاه یا و شده درونی

برخی نحوی به ا ًعمدت

، گردند قراردادها یا قوانینی تناظر برای را

ظاهر یا شوند منتقل

که این از نظر

چگونه

فرهنگ مشترک ً فهم قابل متقابلا

برقرار یک در عمل و سخن آنها طریق از که ندساز می

. گردد می

مطالعات فرهنگی برای درک

و شناسی

نشانه علم در کلیدی

از یکی

مفاهیم

. 01 یک به کتاب این یها ل تحلی هرچند

اصول فرهنگی « مفهوم بازنمائی است »

عملکرد

، مفهوم

بازنم ائی » احتیاجی ندارد، اما این بر کلی مروری

تمام ۀ نظری « ۀ دربار عیار

اصول فرهنگی . کنند می عمل چگونه

است ای ه وسیل که این درک برای

طریق از مفاهیم

اجتماعی ایجاد تبادل و

اصطلاح « بازنمائی » اشاره به » معنادار دارد. 00 یک در را معنا تبادل زبان

جریان

فرهنگ تسهیل ،کند می

یها نظام « یا زبان

بازنمود اشیاء »)

« عنیی( جانشین

پیروی تا کنند می

اصول

از علائم

سایر و کلمات

ی

زیرا

یم. ده می

و مفاهیمی نسبت آنها به که شوند

i این همۀ

اصطلا حات به موقع خود توضیح داده خواه (م). شد د

13

علاوه بر آن، اصطلاح « بازنم ائی » اشاره به این ل محصو یعنی ، دارد نیز جریان

بازنمود

یک که این اول . فهمید

بازنمود . بازنمود جزء سه یا بعد سه کمک به توان می را

تصویر هر یا

یک ، حرکت

یا است علامت یک ، کلمه یک یعنی ،

نشانه یک با همراه

بازنمود یک با همراه

برا که چیزی چیز یک به ارهشی ا یک دوم .درو می کار به دیگر

ی برا که علامتی

اجتماعی از غیر

در واقعی دنیاست یا مادی ۀ پدید یک ،

عمل یا شیئی

تفسیر

است همراه یک ،

بازنمود معنی یک با

یک سوم و .یمبر می کار به آن به ارهشا

است. 04

ادراکی با شیئی و علامت

ارتباط احساسی نظر از که

یا شناختی

مربوطه همراه

بازنمود را خاص

یکدیگر

ارتباط سه با معنا و شیئی ، نشانه بین جانبه

یک

این

03

.ندساز می

ارتباط

هیچ یعنی

بازنمود را فرهنگ تعیین .کند می

ۀجنب سه این بین ۀ رابط

یکدیگر ،ند گیر می قرار

بازنمود کنار در

اشیاء ، علائم یک در که معانی یا

الزا بین ئیمی

معانی د توان می وضوح

ندارد وجود . نیست شیئی » درون «در معنی به شیئی یک که چرا

برا که علائمی ارهشی ا

مختلف اشته د . باشد درون در معانی

مختلفی های گفرهن در را اشیاء به هم یمبر می کار به

مختلفی در را

نیستند که طور همان ، معانی ند توان می علائم

نتیجه اشیاء ، علائم به و خود ذهن در را معانی و

گونا گون باشند داشته در .

های گفرهن

فرهنگ بستگی هم به ، دارد

به بلکه ،

ژنتیک ریزی برنامه

به نه که

نحوی به و زبان ۀ وسیل

و این دیگر، ارتباط یک در و خاص زمان یک در ها

به .یمساز می مرتبط

عبارت

اصول فرهنگی تثبیت . اند هشد

فرهنگ کمک به و خاص

اصول فرهنگی

بازنمودی طریق از که آنها بین روابط و

این منظم ۀ مطالع

عناصر

واقعیت

ارزشمندی از که کنند می خاطرنشان

آمدن وجود های تشناخ

به

است گرفته باعث ،

ساختار

شکل

نشانه علم علمای

اجتماعی است شده مثال برای .

هرچند

شناسی

فرهنگ را بطور تثبیت موقت و اند ه کرد

بازنمودی یک در

اصول بین تناظر

عناصر

قوانین

ً که درک قابل متقابلا

قادر را نحوی به را معانی که اند ه ساخت

بنا بر این افراد از ئیها گروه

تثبیت همیشه . اند ه نشد

اصول فرهنگی برای و کاملاً هرگز

اما سازند،

، باشد

منتقل

اصول فرهنگی به را عمومی

فرهنگ اغلب خاص

یک در فرعی های ه گرو

مبارزه طلبیده

مخالف اغلب با اصول فرهنگی هم حا کم

یا جانشین

اصول

یا . اند هداد تغییر

زیستی

نیروهای پیچید در که ای ه

علاوه بر آن، اصول ۀ نتیج در و زمان طول در حا کم

. دارند

و تغییر . کنند می پیدا تحول

ها گفرهن بین در و درون

وجود دارند،

ترین ی

مقرراتی را آنها که اساس از ، کنند می معنادار

بازنمود و ها

رچند ه

عناصر

فرهنگی

یکدیگر بنای تا ند گیر می قرار

فرهنگ یا اجزائی کنار در خشت مثل که هستند

14

بناهای فرهنگی

باعث شود

است ممکن

بسازند اما ، ها تخش تک تک به دقیق توجه

را

بمانند . بازنمودها و

بزرگتر و پیچیده اغلب که تری آنها از دور نظر از ،ندشو می ساخته

یئ ساختارها پیچید بعد و عمق ،ندشو می بیان تر ه

به و دیگر

اصول یک با وقتی

صورت

دارد. 04 زبان طریق از بیان به اول

گانه دو معنای یک ، معنی این به » بیان« . کنند می پیدا

تشکیل شده

یا و کلمات

از که ای ه یافت سازمان

اشاره نظام هر به زبان آن در که دارد

علائم

یکدیگر

ارتباط با شیئی چند یا دو بین

علاوه بر آن، به بیان

.شود می گفته ، باشد

نیز

ارتباط دو استخوان یک کمک به ها قدر آن معنی دو این . مفصل

اطلاق مانند ،شود می

بیگانه نیستند، زبان طریق از بیان زیرا

هم از رسد می نظر به اول نگاه در که هم

همیشه

.

است علامت

کردن یا کلمه چند

پیوستن مرتبط و

هم به شامل

مطالعات فرهنگی نسبت

در بیان ، شناسی

نشانه از حاصل

با های تشناخ به توجه

و کلمات

ۀهم که

به آنجا از . دارد بر در را تری عمیق معانی ترش عمومی

علائم

کاربرد

تجسم

ارتباط اشیاء با نیز را خاص معانی و

بازنمودی که هستند

بخشی های هگان سه از

پیوستن

ارتباط هم به با

پیوستن زبانیِ سطح در علائم

بخش می هم به ند،

همزمان علائم

اجتماعی مختلف

پیوستن اشیاء یا و

هم به با همچنین

مختلف و مردم ذهن در

عادات

و ساختارها

اجتماعی شکل به هم با ند توان می

. ا ًنهایت

است همراه

مادی دنیای در

عادات

فرهنگ فرهنگی فرهنگ

اجتماع

بنا بر این ابعاد

یا مؤسسات پیچید ۀ اجتماعی . شوند بیان اعمال انسان ذهن از خارج دنیای در

ساختاری

نحوی به ) نظر از که

و یاءشی ا ها نظام (

معانی) ابعاد با روان

یها نظام ( علائم

قاعده است مند طریق از ،

ساختاری

ارتباط . اند ه یافت

)شده بنا

انسان ذهن درون در که معنی یها نظام (

» بطور کنیم نگاه سطحی

است بشر ذات درست

این« عبارت

به ا گر مثال برای

اعمال این با

اصول فرهنگی و معانی از ای ه مجموع

است، طبق اما

زبانی ۀساد بیان یک

ۀ مجموع

لیبرال این غربی

بسیاری های گفرهن از

در . هستند

زبانی بیان

عبارت

همراه

رفتارهای

از

بدیهی برخی بودن

رویکردها و باروها عنی (ی ۀ دربار را معانی)

پیچید از ای ه انسانی، مانند

تجسم می بخشد و

ۀ خودخواهان

تعقیب منافع آمیز ترقاب

همانطور

شخصی

و ساختارها

رویکردها و باورها به

این داد، خواهند

نشان

بحث که بعدی یها لفص های اغلب که ندشو می منجر

تشویق . کنند می

رفتارها را تحمل حتی یا و

این

عاداتی

یکدیگر تا ندشو می بیان

با جدا گانه

که همانطور

،،

ترتیب این به

کلمات

درست

تشکیل ، دهند

پیچید ۀ را زبانی دستور

های تساخ گفتن سخن خاص عمل یک در

معانی

بطور با همزمان

نیز هستند

سایرعلائم)

یا( کلمات

اعمالی این با که

اشیاء و یا و

همراه

تشکیل را آنها بعد به این از که دهند

یکدیگر پیچی های تساخ تا ندشو می بیان

یتر ده

15

05 مانند ،» بیان« مفهوم

کلامی یک نیز

اصطلاح

کلامی .یم نام می

های تساخ

ساخت

دارد. 06 به ارهشی ا سطح معنی در

پیچید ۀ

عمیق معنی یک و سطحی

عبارات

معنی

اشاره

که دارد زبانی ،تر عمیق معنی در . این به شبیه چیزی یا هستند بزرگتر یک از

جمله

را ما نکته این . هستند

مرتبط زبانی عبارت

اعمالی این با که دارد

یا و

اشیاء و معانی به ۀ رابط یاد به

اجتماعی

و مادی عوالم

ناپذیر در عمل یا شیئ و فکر ، زبان

مان

جدائی عبارت

فرهنگی گفتن سخن

‌ اندازد های هشیو که

می این یاد به را ما دیگر،

می ‌ اندازد به .

. گذارد

ارتباط می اثر آنها با

کردن اشیاء ۀ دربار در ما عمل طرز در

فکر و

. هستند استعارات های تساخ

روشنی امر این از

استعارات

کلامی

یها لمثا

شکل جمعی

انسان عمل و فکر به که هستند سطح در هم و فردی سطح در هم

ند. ده می 07 یک استعاره الگو با را چیز یک که کند می کمک ما به

چیز یک دادن قرار

هابز i که گفت انسانی علیه همه جنگ« یم توان می را

بفهمیم . تاماس وقتی

جوامع

دیگر

فرهنگی

استعار خاص ۀ

بدانیم یک ،

تفکر

»همه یرو می عظی اثر بود مقدر که کرد بیان را

کنفسیوس قبل سال هزار دو

اروپائی و آمریکائی وقتی مقابل در . باشد داشته

عمل و

هماهنگی

بدانیم که مشخصه

ۀ خانواد

انسانی یک را

ۀ جامع یم توان می که گفت

اش

گسترده

و تفکر

بسیار متفاوتی روی

متفاوتی تأثیر که کرد بیان را

است، استعار خیلی ۀ

درونی

. داشت چینی عمل

، دهیم

بسط را آن ا گر و کردن

کلامی فکر ، گفتن سخن ۀشیو ،

ساخت

پس

بالاست که

در کردن بشری ذات« نظیر ای ه پدید با رابطه

یها لمثا در » جامعه « یا »

عمل

علاوه بر آن، های تساخ حکم تحت هم کلامی

فرهنگی ایجاد . باشد شده

طریق از

اصول فرهنگی تعیین آیا که کنند می

اصول یا قراردادهای اجتماعی یعنی . دارند قرار

یک در کلامی فرهنگ وقتی مثال برای .خیر یا کند ب پیدا معنی خاص مفاهیمی نظیر فردگرائی ، و خودخواهی

یک ساخت

بیان بودن

با خشونت نظراتی انسان معنای ۀ دربار

طبق حاصله

»،

است بشر ذات درست

این« نظیر عبارتی

در مثلاً ،شود می

ساخت کلامی

انسان طبیعت را

ها گفرهن سایر اما ،

اصول فرهنگ لیبرال است فهم قابل و ناشی ا غرب

لیبرال

بازنمو

فرهنگ

معاشرتی چنین در .نددان می تر

بسیار اجتماعی و تر

دهای

هائی

هستند. 08 های تساخ پس

مخصوص

انسان طبیعت فهم قابل غیر ا ًنسبت

از غربی

کلامی

. هستند

فرهنگ تاریخ و

خاصی

یکدیگر به و

با ند توان می کلامی

الگو، های تساخ

برای گسترش این

صورت

اصول یا

گفتمان ً . شوند بیان کامل

بسیار پیچید ۀ بازنمودی یعنی ،

معمولا

یها نظام

i Thomas Hobbes

16

است زمینه که ارتباط

و هستند بخصوص این در

قراردادهای فرهنگی اینها بر هم

حا کم

اصول فرهنگی و اعمال اجتماع آشکار ی .شود می بخش در مثال برای اعظم قرن غرب در گذشته

بین

فرهنگی

پزشکی های هشیو

گفتمان

آورد وجود است ه این .

پزشکی به

، تفکر ۀحوز در کار و صحبت ادراکی که الگوی « یکبر مبنی ا ًعمدت

ۀ نحو برای را یخاص

پزشکی است،

بیماری برای »

نظام یک گفتمان

مشخص

و تفکر انسان جسم ۀ دربار صحبت

لغات گنجینه برای یخاص

ایجاد با که کرده

پزشکی

آنچه ، گفتمان دانش که را

تحقیق و پژوهش این ۀ ساخت

.

است گشته

معتبر

نظام

این . پزشک بین بطارو گفتمان بیان یطور را بیمار و

است کرده معلوم

یدآ می شمار به

است خدمات یک دومی و

متخصص

ارائه یک ۀ دهند

اولی آن در که کرده

قربانی

نهادین را مربوطه

گفتما تیباترن ت

اقدامات پزشکی این .

بیماری و دریافت ۀ کنند

منفعل

پزشکی را مدرن

بیمارستان ۀ بیم ها، ۀحرف که آن مانند و درمانی

یعنی ،

است کرده بیان نیز

های ن گفتما و تعلیم به مربوط

گفتمان نظیر ،ها

تنظیم . اند ه کرد

و داده سازمان

سایر

ۀهم . فهمید

تربیت، تجارت ، ، حقوق شکل همین به توان می نیز را آن مانند و سیاست

پندار، و گفتار در کردار

فرهنگی قاعده بندی برای شده

نظر از هائی هشیو ها ن گفتما

این

مختلفی ها ه پدید از

های هطبق با رابطه

هستند.

که

مشترک آنچه بر آنها . هستند

تعدادی از خصوصیات

ۀهم در ها ن گفتما

مشابه

ۀطبق با رابطه گفتنی ها ه پدید از خاصی

فرهنگی و تاریخی در خاص

ۀ زمین یک در ا ًعموم

این ها ن گفتما تولید و ندساز می را دانش قواعد

ارند گذ می اثر ، هستند

فکر و

کردنی

تعریف ، کنند می خاص ۀ زمین یک در خود ۀ نوب به که دانشی

کنندگان را دانش این معتبر

این . هستند

ها ه پدید این به مربوط

باورها و

فرهنگی و تاریخی تعیین ۀ کنند

حقائق

ها ن گفتما موضوعات یعنی ،خود افرادی آنها عمل تحت یا کنند می عمل آنها ۀحوز در که طوری را هستند تعریف ترتیب و کنند می امور منطق با که ندده می طوری را

آنها درونی

برای را یئ ساختارها

آنها سرانجام

تجسم بخشند و .

را آن حتی یا و کنند سازگاری

، باشد سازگار

بامنطق درونی

که شکلی

به را جمعی

اجتماع ایجاد عمل که کنند می

شان

و دهی سازمان

تنظیم کنند.

تعریف آنچه با ،ندشو می

،ند گیر می بر در

آنچه با که قدر همان ها ن گفتما

علاوه

به

بطور آنچه بر همزمان ۀ زمین یک در که

تعریف آنها .ندشو می

هم ند گیر مین بر در که

نیست معتبر کسی ،

آنچه ، یا دانش که

نیست کردنی

فکر و گفتنی

فرهنگی خاص

حقیقت

موضوعات نباید چگونه

نیست حقیقتی که این و

ۀ کنند تولید که یا دانش چنین معتبر

ندارد، . دارند تأثیر هم

تشکیلات نهادینی

چه که این و کنند عمل

وجود

17

کل مفاهیم نگران حفظ« مانند ای ه

گفتمان پزشکی ، غرب

برای مورد در مثال

تجزیه کنترل مانند ای ه گرایان

اواخر ۀ واسط به

همین تا »

پیشگیری « و » سلامت بیماری اقدام و

مفاهیم

اعظم

بخش در ،

الشعاع قرار ترتیب این به . بود گرفته

اضطراری تحت ،

داروئی، و بدنی حرکات

تغذیه، استفاده از

پیشگیری بر مبنی

فنون ، گذشته

گیاهان

قرن

»

موضوعات « . بود شده گذاشته

ارکن میعل معتبر

نظام از ا ًعمدت

آن مانند و سوزنی

طب

و سلامت خود درمان

اصلی عناصر حفظ در

ا ًعموم

انسانی پزشکی خود ۀ نوب به نیز غرب

متفاوت نسبت به

رویکرد

نتیجه نهادها و مؤسسات این از

در . رفتند

نمی ر شما به

های

قدر همان موارد

پزشکی در همۀ

. کردند

پشتیبانی نمی

و سلامت

این

گفتمان جدید

درمان

آن در

تعریف آنچه ۀ واسط به که شود می

نیست آن در چه آن ۀ واسط به

هست.

با ند توان می کلامی

بیشتر این الگو، های تساخ هک حالی در

گسترش هم باز

برای

ند توان می خود ۀ نوب به کامل یها ن گفتما

بیان کاملی های ن گفتما

یکدیگر

شوند،

صورت

به

گردند. 09

کلامی بیان

های تصور

سایر با همراه شکل به ها ن گفتما

عبارت

جامع

به که دارد سازگاری

اش یمکلا جامع بیان به اره ولی جدا های ن گفتما

صورتهای

مختلفی قوت ها ه پدید از

با رابطه

تفکر، در عمل و سخن

برای ی مشابه

های هشیو

طبقات

یکدیگر

اصول یا قراردادهای فرهنگی است با که

بخش می .ند طبق هم باز ها ن گفتما

بیان

بزرگتر . یندآ می در

های تصور شکل به و ند گرد می

کلامی

گفتمان روش که هائی

توصیف با شد

پزشکی بالا در که

وقتی مثال برای

گفتمان

یک شود،

ایده خدمات بیان ،نددان می آل

و ها کالا توزیع

برای را د آزا بازار

صورت کلامی

پزشکی تجاری که یدآ می در

بزرگتر را تشکیل نظام یک شکل به عمل در و دهد می

و فروشد

می دارند،

آنهائی که استطاعت را آن مالی

بهداشتی به کالا یک مثل را

خدمات

ایالات

نظامی در که

دیگری آزاد بازار در شبیه ،کند می عمل

بنا بر این چیز هر مانند

توصیف با شد

گفتمان پزشکی بالا در که

وقتی دیگر

سوی از . هست متحده

اساسی ارج را بیان ، نهند می

و کالاها

توزیع

که ئیها گفتمان

شود،

خدمات

عمومی

بهداشتی بهداشتی

الگوی

یک صورت

را کلامی تشکیل به عمل در که دهد می

خدمات خدمات

یصورت

افراد، آنها به

وضعیت مالی

الگوئی از نظر صرف که

،یدآ می در عمومی

یا کانادا انگستان . هست

الگوئی در که

ارائه شبیه ،کند می یک ، نظر این از

مجموع ای ه

یا کلامی

جهان

نوعی توان می را کلامی

صورت

فرهنگ خاص زمان یک در خاص

دانست که یک ۀ مشخص

ازگفتما مرتبط یها ن

پیشرفت و کنند می

اعضایش و رشد ، یندآ می دنیا به آن در

تاریخی است، که ای ه مجموع

مجموعه از ها ن گفتما

و موزند این هرچند

و گفتار آ می را کردار

و پندار » عادی« های هشیو

18