Byond A Culture of Contest

فرصتی خرید برای هم املاک در ند توان مین هرگز آنها . نشده داده آنها به

بدهند هیچ و

با مساوی . کنند رقابت دیگران

شرایط

مفرطش و

اقتصاد فعلی ارزش با داری سرمایه

،علل این ۀهم به

فقدان

رقابتی

یها

تخریب

اجتماعی و

منازعات ۀ گسترد

بیرونی ، اش

درونی و

یها لکنتر

منشاء

موجودی منفعت رقابت و طلب

اقتصاد انسان به را

است محیطی این .

جو

صورت

زیست

اقتصادی

انسانی اساس همین بر را های ت فعالی کار این با و کند می بنا نمودار 4 شکل در که گرائی تعاون / گرائی خصومت

تعریف روابط و

شده کشیده

را چپ طرف در ا ًعمدت

بازار های ترقاب دیگر،

به .» روی قدرت« روابط ۀحوز یعنی : دهد می قرار بود،

عبارت

با و هستند بازی نبود به توجه

زیربنائی گرائی خصومت

آزاد تجسم اصل

هنجاری

اقتصادی، بازار رقابت

بسیاری های ه عرص از

بازی مساوی در

و جوانمردانه امکانات

اغلب آزاد به عملاً روابط صورت چپ سمت پائین ربع در که » روی قدرت« ۀ ظالمان شکل همان قرارگرفته، د.یآ می در

های ترقاب

سیاسی

نشأت هنجاری

گرائی خصومت

یها نظام اصل از هم غرب حزبی سیاسی

مانسبریج i به ، لفظ با ها نظام این به سادگی

جین ، سیاسی

دانشمند علوم

. اند ه گرفت

01 در های ن گفتما

دموکراسی ً

لیبرال ۀ کلم غربی

اشاره .کند می

خصومت

دموکراسی «

» آمیز

توافقی دو این بین

است، هیچ ا ًلزوم هرچند

با عملا شده معنی هم گرائی حزب مفهوم

است ی فرهنگ

دموکراسی خاص

ندارد وجود . دموکراسی نوع یک گرائی حزب بر مبنی

است.

بدیهی شده سازی

در که غربی جوامع

دموکراسی گیری شکل با گرائی حزب بر مبنی

تعجبی ندارد گیری شکل که

ناشی تصور ندشو می

نزدیکی این از دو هر . دارد

ارتباط خیلی رقابت و خودخواه

اقتصادهای داری سرمایه

است طلب و بنا بر این مسابقات الگوئی

ًاساس ا

انسان ذات که

طبیعی سرمایه

کالاهای یا مادی

اقتصاد

اجتماعی البته . هستند در

دهی سازمان

از لازم و

توزیع

از ، سیاست

مسابقات تعیین در .شود می

اقتصادی است سوی از که

یا توزیع قدرت

است سیاسی طریق از که

مرجعیت و عمومی تصمیم قدرت یا گیری

طرف دیگر، توزیع

اصول فرهنگی زیربنائی قابل شکل به

مسابقات تعیین مورد دو هر در اما .شود می

. هستند

توجهی

مشابه

i Jean Mansbridge

48