Zendan dar Iran
118 زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون های آنان سرباز زدم و در اولین ته �� تادم و از انجام خواس �� مقابل برنامه بازجویان ایس اندم و در �� فرصت، تمامی موارد خلاف و اعترافات دروغ را به اطلاع قاضی پرونده رس نگری به �� اولین ملاقات با خانواده، مختصری از اجحافات صورت گرفته را جهت روش اطلاع افکار عمومی رساندم. د و مرا تهدید کردند که تا چند سال به صورت �� ارها و تهدیدها آغاز ش �� دوباره فش دت بیش از پانزده �� ی طویل الم �� خواهم ماند و به حبس ٥٩ تگاه �� رادی در بازداش �� انف سال محکوم خواهد شد، امکان دفاع در فضای افکار عمومی پیدا نخواهم کرد و قس کردند که قاضی و دادگاه در این پرونده نقشی ندارند و آنها عنوان می ً علیهذا و مرتبا تعیین کننده نهایی و اصلی سرنوشت پرونده اند. تم تبدیل به وثیقه دویست میلیون تومانی شد و �� قرار بازداش ٨٠ ال �� در تیرماه س تمامی وجه وثیقه را با اخذ تأییدیه ٨٠ علی رغم آنکه خانواده من در مرداد ماه سال ندهای ملکی تأدیه نمودند، بدون تفهیم اتهام �� ی دادگستری به صورت س �� کارشناس در سلول انفرادی بسر بردم که در سه ٥٩ در بازداشتگاه ٨٠ ال �� جدیدی تا آذرماه س ماه آخر آن هیچگونه بازجویی صورت نگرفت. ٣٥٦ در مجموع، اهم مصادیق اذیت و آزار جسمانی و روانی در این دوران بازداشت روزه به شرح زیر است: • ٢ در ١/٣ روز آن در سلول انفرادی به ابعاد ١٢٨ روز حبس انفرادی که ٣٢٨ متر گذشت ٦ در ٣ روز در سلول به ابعاد ٢٠٠ متر و • حضور در بازداشتگاههای امنیتی و نظامی با رده حفاظتی بالا • حضور در بازداشتگاه حفاظت اطلاعات وزارت دفاع در جنب فرودگاه مهرآباد که سلولهای آن در نزدیکی فرودگاه قرار دارد و صدای ناهنجار و گوشخراش ته و لاینقطع هواپیما جایی برای آرامش باقی نمی �� نشست و برخاست پیوس گذارد • ضرب و شتم با چشمان بسته و فحاشی و توهینهای بسیار و زننده • ای که یک مورد آن چهار روز مداوم بود بیخوابیهای مداوم و گسترده به گونه • راری مقدمات اعدام مصنوعی و �� ازی و برق �� د مکرر به اعدام و صحنه س �� تهدی تلاش برای وادار کردن به نوشتن وصیتنامه
Made with FlippingBook