Zendan dar Iran
140 زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون تواند چیزی را برای خود نگه دارد. من باور کنم در این مکان هیچ کس نمی خبری لول انفرادی، فشار همیشگی بازجویی و بی �� ها تحمل س ها وماه روزها وهفته واده و دنیای بیرون از زندان فرصتی را برایم خلق کرد تا بتوانم بر خود وآنچه �� از خان ام که گاهی اوقات سکوت تأثیری را خواهد آل و آرمانم بود فکر کنم. من باور کرده ایده توانند آنگونه ها و تحریر مقالات احساسی نمی ها وتجمع داشت که بسیاری از میتینگ تم بنویسم و بارها نوشتم. ابتدا �� ته باشد. در طول مدت زندان بارها خواس �� تأثیر داش اس �� یاه کرده بود احس �� خت بود ودر نهایت از آنچه که صفحه کاغذ را س �� تن س �� نوش ها چیزی کم است آن هم یک تن �� دانستم در این نوش د. همیشه می �� ش رضایت نمی تم خود ایمان داشته �� نوش گفتم و می ی بود. من باید به آنچه می �� یار اساس �� مورد بس ها ت عنصر وخائن به تمامی ارزش �� م که در غیر این صورت خود را فردی سس �� باش دانستم. می ام این شائبه و برخورد با تاکتیک جدید بازجوهای پرونده ۲۰۹ ت مجدد به �� بازگش یاری چیزها تغییر کرده. این بار من و بازجو رو در روی �� را در من ایجاد کرد که بس بند وجود نداشت و بازجو از اینکه من او را ببینم و بر اساس هم بودیم، این بار چشم ترسید. حتی وضعیت ظاهری تر با او وارد بحث شوم نمی بتا عادلانه �� رایط نس �� یک ش و شخصیتی کارشناس (همان بازجو) تغییر کرده بود. این بار طرف مقابل من فردی بود اهل مطالعه و باسواد. شاید کرارا به این نتیجه رسیدم که در ادعاهای او چاشنی ریا و دروغ وجود دارد. اما حتما شرایطی ایجاد شده که کارشناسی که قبلا از موضع دانست این بار با احترام کرد و چیزی جز توهین وتحقیر نمی قدرت با من برخورد می کرد حتی اگر این برخورد یک نوع تاکتیک باشد. با من برخورد می د که احساس کنم طرفین درک درستی از همدیگر نداشته �� ش این رفتار باعث می تم مرا �� ایم. سیس های قبلی با هم برخورد کرده و فقط در چهارچوب تعصبات و زمینه رایطی حاضر �� ت که در هیچ ش �� دانس ایش و مخل امنیت خود می �� یک عنصر ضد آس ته و فقط باید �� ان او من هیچ حقی نداش �� م. به گم �� باش ه تمکین در مقابل او نمی �� ب توانم در سایه قدرت حکومتش به زندگی خود ادامه دهم. به م که می �� ثناگوی او باش ناپذیر است. گمان او اعتیاد یک پدیده اجتماعی است که وجودش در جامعه اجتناب تی و انحطاط اخلاقی لازمه حکومت و �� ت. پس �� انی اس �� دزدی جزئی از خصایص انس سرکوب است. زندان و اعدام لازمه قانون است. به باور من، حکومت ]کنونی[ به معنی تافت وامکان زی را بر نمی �� وژی بود که جز خود و مقاصد صاحبان قدرت چی �� ایدئول
Made with FlippingBook