Zendan dar Iran

190  زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون امضایی بود که برای از لیست خارج کردن سازمان مجاهدین از وزارت خارجه امریکا ها را اغفال ‌ خواستند که در دادگاه علیه منن شهادت بدهند که آن ‌ ها می ‌ بود. و از آن ام، که هیچ کدام قبول نکردند ‌ کرده و از امکانات شرکت جهت سازمان استفاده کرده ها امضا جهت شرکت گرفته ولی در جهت ‌ ها خواسته بودند که من از آن ‌ و حتی از آن ۸۸ ها تا اواسط اردیبهشت ‌ ام که باز موفق نشدند. این بازجویی ‌ سازمان استفاده کرده ادامه داشت. بعد مجددا بازجویی از من شروع شد که دو روز پشت سر هم از ساعت گفتند که ‌ خواستند و می ‌ ت. از من مصاحبه می �� عصر ادامه داش ۶ اعت �� صبح تا س ۹ ختی بر �� ار روحی س �� باید امضاها را قبول کنی که هیچکدام را قبول نکردم. البته فش ن آورده بودند تا اینکه به من دو روز فرصت دادند تا تمامی چیزهایی را که از من �� م ۱ ید. تا به بازپرسی شعبه �� ته بودند  قبول کنم. این دو روز یک ماه طول کش �� خواس دادگاه انقلاب رشت احضار شدم. تربیت بود. و من ‌ یار بد دهن و بی �� بازپرس مذکور فردی بود به نام مبراری که بس روز در بازداشت ۳ دادم، مرا روانه زندان لاکان کرد و ‌ هایش را می ‌ چون جواب توهین به دادگاه برده شدم و با آنکه ۱۳۸۸۸ دم. در تیرماه �� ر بردم که با وثیقه آزاد ش �� به س رف که فقط �� تمامی جرایمی که به من زده بودند را رد کرده بودم به جز رفتن به اش مش بابائی بود و �� ی که مرا محاکمه می کرد و اس �� ردم و با آنکه قاض �� ول ک �� آن را قب سال حبس تعزیری برای من صادر کرد که تجدید ۲ ، دانست ‌ وضعیت جسمی مرا می نظر هم حکم را تایید کرد. جهت گذراندن حکم به زندان لاکان رشت که ۱۳۸۸ آبان ۱۸ رانجام در تاریخ �� س ت منتقل شدم. همان ابتدا مرا به بهداری جهت تعویض سونداژ �� یک زندان عادی اس خیص داد کهه باید در بند بهداری �� ک زندان با معاینه کردن من تش �� بردند که پزش بستری بشوم. عی شده پوشانده شود و �� ت که با رنگ س �� الن مخروبه اس �� و اما بند بهداری یک س متری از هم تفکیک شده است. یک ۱.۵ های فیبری ‌ تخت است که با تخته ۷ دارای تخت برای اتاقک تزریق و پانسمان و یک تخت هم برایی بیماران اورژانسی در اتاقی روی من بود و تمامی زندانیان بدحال را که زمان مشخصی ‌ ت روبه �� که من بودم درس ها به علت ‌ ن خیلی آزاردهنده بود. اکثر آن �� کردم و ای ‌ ت اول باید من رؤیت می �� نداش نکوب کردن به علت �� ی، خودزنی، ریختن آب جوش به همدیگر، در حد س �� چاقوکش ها مال بیماران اعصاب و روان ‌ آوردند. در اتاق من بقیه تخت ‌ یدن مواد مخدر می �� نرس

Made with