Zendan dar Iran
* صدیقه مرادی از تلفن به دختر نوجوانم محرومم
ها، به نام خالق زیبایی هایی که ال �� روع کنم، س �� یار دور ش �� های بس ال �� ها و س ام را از روز ته �� خواهم نوش می ها ام را در آن سال گویم که دوران جوانی را می ۶۰ فراموش شدنی نیستند. آری سال سال در زندان بودم با افراد زیادی دوران گذراندم، از ۴ در زندان سپری کردم. یعنی ان دستگیر شدند یا مادرانی که باردار بودند و �� جمله مادران. مادرانی که با فرزندانش در زندان فرزند خود را به دنیا آوردند و مجبور شدند فرزند خود را به بیرون از زندان بردند. بدهند و یا مادرانی که فرزندانشان بیرون و خود در زندان به سر می کردم، چون هنوز آن زمان شاید من مثل حالا آنقدر حس مادر بودن را درک نمی کردم که روزی خودم مانند ازدواج نکرده بودم و فرزندی نداشتم و البته هیچ فکر نمی ها صبر و شکیبایی داده بود. فهمم که خداوند چقدر به آن ها شوم، ولی حالا می آن ، وقتی به خانه ما ریختند و من را دستگیر کردند، ۹۰ ال پیش یعنی سال �� چهارس در تهران 1339 رادی متولد �� صدیقه م .1395 تان �� - تابس نامه ای از زندان اوین ه مرادی: �� * صدیق است. متاهل است و یک فرزند دختر دارد. در دهه شصت به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق به 1390 ال در زندان بود. او بار دیگر در سال �� د و در بازداشت دوم، چهارس �� ت ش �� در دو نوبت بازداش سال زندان 10 ازمان مجاهدین خلق» بازداشت شد. این بار حکم �� اتهام «محاربه از طریق هواداری س سال کاهش یافت و در نهایت صدیقه 5 ی، حکم او به �� د. پس از تقاضای اعاده دادرس �� برایش صادر ش مرادی پس از هفت سال و پنج ماه از زندان آزاد شد.
Made with FlippingBook