Zendan dar Iran
33 نورالدین کیانوری گرفته است. ها قرار خود او زیر این شکنجه ت �� تناک دس �� کنجه وحش �� آقای عباس حجری که مردی ورزیده بود در اثر این ش توانست با آن غذا بخورد. فلج شده بود تا آنجا که نمی 3/4 راستش تا حد کنجه معاف �� ه دیگر جانی برایم باقی نمانده بود از این ش �� لما به علت آنک �� مرا مس داشتند. کنجه که در مورد من عملی شد، از همه �� کنجه روحی بود. این نوع ش �� نوع دوم، ش س از اینکه آقایان از �� کنجه چگونه بود؟ پ �� تر بود. این ش های دیگر دردناک کنجه �� ش رحش را دادم، ناامید �� هدفی که در بالا ش ها و با کنجه �� ل اعترافات به من با ش �� تحمی بار مرا زیر این «آزمایش» قرار دادند. 3 ، شدند بار اول مرا به اطاق شکنجه بردند. مریم همسرم را که چشمش را بسته و دهانش ق خوابانده و � ته بودند روی تخت ش �� تمالی که در آن فرو کرده بودند، بس �� را با دس ق زدن را آغاز کردند. � م من به پای لخت او ش �� گرفتند و در برابر چش دهان مرا هم های شدید مریم که در بالا یادآور شدم بود. آقایان برای زدن این جریان پیش از شلاق ت خود را به یک چنین کار ننگینی که بدون تردید قابل دفاع نبود، آلوده �� اینکه دس که برای فرار از فشار، تن به پناه را ای، بنام حسن قائـم نکرده باشند، یکی از افراد توده پستی داده بود، مامور شلاق زدن کردند. پس از نشان دادن این منظره، مرا به پشت خواستند تا شلاق گاه بردند و به زمین نشاندند و از من اعتراف می لول شکنجه �� در س شنیدم، پایان زدن به پای همسرم را که من صدای ضربات شلاق و ناله همسرم را می خواستند، نشدم (قبول طرح کودتا) دهند. چون من حاضر به پذیرش آنچه از من می گرداندند. مرا به سلول خودم بر این بود یک نمونه از انجام اصول مربوط به حقوق افراد در قانون اسلامی جمهوری اسلامی در «عمل». الله، حضرت آیت گند به وجدان انسانیم که و �� ام. س ت که زیر چوبه دار ایستاده �� ال اس �� س 7 من اکنون روی نیست. ام غیرواقعی و حتی زیاده حتی یک کلمه از آنچه در این تشریح نوشته کنم عجله نفرمائـید. این داستان هنوز ادامه دارد. باز هم خواهش می
Made with FlippingBook