Zendan dar Iran

38  زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون گفت: «ما همه با اسلحه به ‌ ت (اول ماه مه) بازجویم به من �� ب یازدهم اردیبهش �� ش رویم و در انتظار کودتا خواهیم بود. تو بدان که ما به نگهبان بند یک نارنجک ‌ خانه می ود، او نارنجک را از درون سوراخ در �� هر بلند ش �� گر صدای یک تیر در ش ‌ ایم که ا ‌ داده ود: «امیدوارم �� م به او این ب �� خ من با تبس �� لول تو به داخل خواهد انداخت.» پاس �� س تی �� ر را خواهیم دید.» جریان به درس �� ی و فردا صبح همدیگ �� ب را راحت بخواب �� ش ن شد که مسئله «کودتای حزب توده ایران» �� های من پایان یافت و روش ‌ گفته ‌ مانند است. ‌ بادکنکی بیش نبوده ساعت مندرج 24 انتقال ما به زندان اوین یک سال طول کشید. یک سال، به جای ساعت. در این 24 بار 365 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یعنی 42 در اصل تگانمان محروم بودیم و �� گونه ملاقات با بس ‌ رم و دخترم از هر �� ال من و همس �� یک س کردند، نبودیم. ‌ ان تلفن می �� ای یک بار  به بستگانش ‌ حتی مانند دیگران هم که هفته یعنی از این حق هم محروم بودیم.  در زندان اوین ای برای ‌ ان توده �� س از چند ماه بقیه زندانی �� بخش عمده و پ 1362 ال �� ان س �� در پای ن به جای اینکه بر پایه �� دیم. در زندان اوی �� گاه به زندان اوین منتقل ش ‌ ن به داد �� رفت ها در اسرع ‌ قانون اساسی دادنامه 32 های ساخته شده در بازداشتگاه طبق ماده ‌ پرونده گردد، جریان بازجوئـی با همان تفصیل دوباره از اول شروع شد ‌ گاه ‌ لیم داد �� وقت تس ها پاسخ بدهیم، تنها با این ‌ ش �� و همه ما مجبور بودیم که به صفحات دور و دراز پرس تگاه تکرار نشد. �� های بازداش ‌ کنجه �� گاهی دارم، ش ‌ تفاوت که در اینجا، تا آنجا که من آ 11 تگاه و اقامت در اوین �� وم که در جریان بازداش �� ولی این واقعیت را باید یاد آور ش را در زیر ‌ ده بودند و اسامی آنان �� ت ش �� نفر از اعضای کمیته مرکزی حزب، که بازداش گفتند: ‌ آورم، بدرود حیات ‌ می - آقای رضا شلتوکی 1  سال 25 ای بودند که ‌ گروه افسران توده ‌ - آقای تقی کی منش ( این دو نفر جزو آن 2 های شاه معدوم مقاومت کردند.) ‌ در زندان ال در زندان و یکبار هم با خود شما �� س 15 اه جمعا �� گیک (که در زمان ش ‌ گا ‌ - آقای 3 ما که در سلول انفرادی بودید برای شما �� گرفتاری ش ‌ ب �� در زندان بوده و در اولین ش

Made with