Zendan dar Iran
زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون
18
هر ناروائی بر مردم تحمیلشود و اساس اعتقادشان متزلزل گردد.
ای، جناب آقای خامنه من بیش از هر مسلمان متعصبی با سلطه و نفوذ اجانب به هر صورت و در هر مرحله اعم ازشرقی و غربی در وطن عزیزم مخالفم، و بیش از بسیاری از مدعیان به حقانیت ریعت مقدس اسلام معتقد. به هیچ حزب ودسته و گروهی نه در گذشته بستگی �� ش توانم داشته باشم. اگر هوس جاه و منصب داشتمدر سال ام و نه بعد از این می داشته ردم، و اگر در طمع مال و منال �� ک رعت و صراحت رد نمی �� وت وزارت را با س �� دع ٥٧ های پیری و ممنوع القلمی خانه مسکونیم را که ال �� دم درینس �� ش بودم مجبور نمی ام، آزادهام و م و صرف معاش کنم.آدمیزاده �� تنها مایملکم در پهنه جهان بود بفروش ت و نوشیدن جام شوکران، بگذارید �� دلیلش همین نامه، که در حکم فرمان آتش اس آیندگان بدانند کهدر سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.
با تقدیم احترام، * سعیدی سیرجانی
سعیدی سیرجانی؛ کشته راه قلم درباره سعیدی سیرجانی در توانا بیشتر بخوانید: *
Made with FlippingBook