Zendan dar Iran
81 هدی صابر روی . بدین هاست روندها و عرصه و چرا در همه چون بی ب �� گر و محاس �� پرسش و هم نیروهای ثبات و بی ره �� ، پرمخاط لرزان گر قطعا در جایگاه �� اهد» و پرسش �� خدای «ش قرار ندارد. از این هایم پرونده و هم و وکلای من ی جامعه ما، خانواده �� فکری ـ سیاس دفاع شهروند بی یک عنوان به انی و اعتقادی خود نه �� ناچیز انس با بضاعت منظر، من ، معترضانه شده اشد پایمال ، با حقوقی به از منشأ حیات گرفته حیات یک عنوان به که وجود ندارد: ای برای نگارش و بهانه دلیل غیر از این که دهم قرار می شما را مخاطب یک صد و برابر اصل قضایی را ـ که دستگاه ریاست که آقای هاشمی شاهرودی فردی و حقوق و پشتیبان ای مستقل «قوه عنوان به اساسی نظام قانون و ششم پنجاه «احیای حقوق به و موظف » محسوب عدالت به بخشیدن تحقق ئول �� اجتماعی و مس » اجرای قوانین ن �� بر حس » و «نظارت روع �� های مش و آزادی عدل ترش �� و گس عامه ، تر بر آن افزون و نه شده تعریف ِ وظایف همین دارید! در چارچوب د ـ برعهده �� باش می بنگرید. ، عمیق اخیر گذشت ها در دو سال پرونده و هم بر من روندی که به در نزدیکی منزل ١٣٨٢ رداد �� خ ٢٤ نبه �� روز ش صبح 8:30 اعت �� در س ب �� اینجان نفره عملیاتی پنج م �� تی یک ط �� ، توس محل متحیر عابران کونی در برابر دیدگاه �� مس حکمی ازای چه «به که من در برابر پرسش حال . در همان و دستگیر شدم محاصره ثانیه ٥ فقط من شد که کاغذ کاهی ارائه تکه ؟» یک وم �� ما سوار خودرو ش �� ش همراه سمت به یکی از اعضای تیم ، دست من مکث . با اندک را داشتم بصری آن بلع فرصت . شدم منتقل زندان بند به با دستبند و چشم ! سپس رفت کمری زیر پیراهن لحه �� اس و برد مورد حمله ر می �� س به تنها در منزل که ام اله �� س بعد فرزند پانزده اعت �� چند س فرزندم در برابر مقاومت منزل و لولای درب ی قرار گرفت �� بازرس تیم تم �� و ش ضرب ،» جلب جای «حکم به شده ها از جا درآمد. کاغذ کاهی ارائه از ورود آن برای ممانعت یکی از اعضای ه �� گفت بود. به آن رد امضاءکننده �� ف مت �� و س د مهر و حتی مقام �� فاق ی �� دادرس آیین «قانون ١١٢ ماده بود. مطابق تهران تان �� دادس به ، امضاء متعلق تیم عمل به نامه وسیله به ـ «احضار متهم ١٣٧٨ » ـ مصوب های عمومی و انقلاب دادگاه و نسخه گرفته را متهم نسخه شود. یک می فرستاده خه �� نس ٢ در آید. احضارنامه می چنین قانون همان ١١٨ اده �� کند.» م ور احضار رد می �� مأم و به ر را امضا کرده �� دیگ و ، اعدام ها قصاص آن ازات �� مج تواند در جرایمی که «قاضی می د که �� کن می تصریح ها آن و کسب یا شغل اقامت محل باشد» و نیز در مورد «متهمینی که عضو می قطع باشد»، بدون نرسیده نتیجه به متهم تیابی به �� قاضی برای دس و اقدامات نبوده معین
Made with FlippingBook