سالهای سکوت
52 های سکوت سال بردند و وجود آوردن زحمت و دردسر مهارت عجیبی داشتند و مثل این که از آزار دیگران لذت می فطرتی هم بودند که قلب رقیق طینت و نیک آمدند ولی در میان آنها اشخاص پا ک به فرح و نشاط می سوخت. هایی که همه چیز خود را از دست داده بودند می شان به حال زار و دلخراش خانم و حساس توانستند بکنند چون در این طور موارد انحراف از دستورات صادره جهت شخص ولی آنها چه می شد. گران و گاهی به قیمت جانش تمام می دادند که آنچه از پول و طلا و نقره و شدند به آنها دستور می وقتی مهاجرین به سالن وارد می شد. صاحبان آنها آلات داشتند راروی میز بگذارند و تمام آنها ضبط می های قیمتی و زینت سنگ توانستند یک ساعت مچی طلا و یک انگشتر و یک گوشواره با خود ببرند و پول اسکناس فقط می شد. به طور را می توانستند در سرحد به یکی ببخشند که اغلب به همان گرگان ستمکار هدیه می خلاصه باید گفت که دولت احبای الهی را تا سر حد امکان تحت فشار و آزار قرار داده و آنها را از شان عبارت بود گفتند زندگی ی عشق را ترک می ها مدینه هستی ساقط کرده بود و آن روز که خانم از چندین دست لباس، چند دست رختخواب و یکعدد سماور، یکچرخ خیاطی، یک تختخواب های خردسال تبعید ها را با اولاد و بچه آهنی و یا ورشو و یک گرامافون. با این سرمایه سرشار خانم ی سیبری کردند. نمودند و شوهران و عزیزانشان را روانه شد یا این که از کسی خوشش ها بدگمان می افتاد که بازرسی به یکی از خانم گاهی اوقات اتفاق می کرد که خلاف قانون بود در آن صورت لوازم و آمد و یا خدای نکرده از کسی چیزی پیدا می نمی ریخت که گاهی کرد و به هم می کرد، می شکافت، باز می ی این بیچاره را به قدری زیر و رو می اثاثیه جهت شد تا فردا بی ای که مظنون واقع می اوقات دیگر قابل استفاده نبود و چه بسا اوقات که بیچاره ی این که مأمور بازرسی کارش را تمام نکرده و بدون سبب مجبور بود در سر حد بماند به بهانه ها در این کرد. خلاصه تقدیر خانم رفتند و او اشک حسرت نثار اقدام آنها می همراهانش می شان توأم با گفتند زندگی ی عشق را ترک می ی آخر که مدینه ی جانگداز این بود که تا دقیقه حادثه دردسر و دغدغه باشد. جام می وخون دل هر یک به کسی دادند ی قسمت اوضاع چنین باشد در دایره
Made with FlippingBook flipbook maker