سال‌های سکوت

ی تن، پرواز نمود و به جانان پیوست و به آرزوی ‌ روح پا کش از قفس درهم شکسته ۱۹۳۸ ی خود رسید و حسرت و افسوس استنطاق مجدد را بر دل کسانی که دندان تیز کرده بودند ‌ دیرینه تا گوشت و پوست او را در هم درند گذاشت. ی عهد و میثاق از حضور حضرت عبدالبهاء تقاضای شهادت ‌ جناب حاجی علی ارباب در دوره ی شهادت به ایشان ‌ اند وعده ‌ کند و مرکز میثاق الهی در لوحی که به افتخار ایشان نازل فرموده ‌ می فرمایند: «از جسم و جان چشم پوشد و از نام و نشان درگذرد.» ایشان و ‌ دهند در آن لوح می ‌ می شهدای دیگر در زندان چنان از جسم و جان و نام و نشان گذشتند که راستی هم از ایشان ابداً نشانی نماند و معلوم نشد که با آن ابدان پا ک چه کردند و مزارشان در کجاست.

آباد جناب حاجی علی ‌ ی جناب زائر آقا نصرالله عشق ‌ به واسطه جناب ارباب علیه بهاءالله الابهی هوالله

ای دوست حقیقی شرط محبت آن است که انسان جان فدای جانان نماید و سرگشته و سودایی گردد و رسوای عالمیان شود. از نام و نشان درگذرد و از جسم و جان چشم پوشد. شرط محبت در عالم امکان چنین است دیگر ملاحظه فرما نماید. باید به درگاه احدیت ‌ که عشق الهی و محبت دلبر سبحانی چه اقتضا می الهیه قیام نمایی جانی که در ‌ نیاز و نماز آری و طلب تأیید کنی تا به شرط محبت راه آن دلبر مهربان فدا نگردد روح نیست جسم است سود نیست زیان است حیات نیست ممات است امیدوارم که به آن فدا موفق شویم و علیک التحیة و الثناء ع ع