Byond A Culture of Contest

41

برای 9 ، ص 41 Bahá’í International Community, ‘Disarmament and Development’. کلی ۀ ملل جهان

عطفی

ۀ

المللی بهائی، نقط

جامعۀ بین

42

9 ، ص

جهان

ملل

ۀ

کلی

برای

عطفی

ۀ

المللی بهائی، نقط

جامعۀ بین

43 جامعۀ جهانی بهائی، رفاه 44 همان، صص 21 – 21. 45

انسانی 11ص ،

عالم

المللی بهائی، وعد 4 ، ص 46 همان، ص 5 . در عین حال بهائیان تشخیص می دهند که استفاده از نیروی قهریه ممکن است برای اجرا ی قوانین عادلانه که ازمردم در قبال تجاوز نظامی دفاع کند و با ظلم و ستم مقابله نماید، لازم باشد. در این صورت، بهائیان پیرو مسلک صلح طلبی نیستند. همانطور که در هورن بای، انوارهدایت ، شماره 1429 ، ص 548 نقل شده، این نکته از سوی بیت العدل اعظم تصریح گشته است. همانطور که بحث بالا نشان می دهد، بهائیان از بی های گسترده ای که در جوامع گذشته وکنونی وجود داشته و دارد، غافل نیستند. اما چیزی که می خواهند دگرگونی روال ها و ساختارهای اجتماعی به نحوی است که معتقدند مجموعاً مردم را قادر می سازد به نحو مؤثرتری به ع لل ریشه ای بی عدالتی و جنگ و تضاد بپردازند. 47 Bahá’í International Community, ‘Sustainable Development’ 48 Bahá’í International Community, Valuing Spirituality in Development , p. 12. 49 جامعۀ جهانی بهائی، رفاه عالم انسانی 11 -11ص ، 51 جامعۀ جهانی بهائی، رفاه عالم انسانی .11ص، 51 Universal House of Justice, Individual Rights and Freedoms, para. 10 ۀ صلح جهانی

جامعۀ بین

عدالتی

52 همان، بند 23. 53 همان، بند 21 . 54 جامعۀ جهانی بهائی، رفاه

انسانی 11ص ،

عالم

55 Bahá’í International Community, ‘Equality in Political Participation’. 56 Bahá’í International Community, ‘Statement on Consultation’.

57

همان.

58 Universal House of Justice, Individual Rights and Freedoms, paras. 37–41. 59 Bahá’í International Community, ‘Statement on Consultation’

61

همان.

61 Bahá’í International Community, ‘Equality in Political Participa-tion’

62

همان.

63 جامعۀ جهانی بهائی، رفاه

انسانی .11ص،

عالم

64 یک نکته دربارۀ معرفت شناسی بهائی: این اعتقاد که ما می توانیم مستقیماً واقعیت را درک کنیم، ریشه درفلسفه های تجربه گرای دورۀ روشنگری اروپا دارد. افراطی ترین بیان این نوع فلسفه ها را معمولاً تحقق گرائی می نامند که می گوید روش های علوم تجربی به انسان اجازه می دهد بطور عینی یا اثباتی « » واقعیت اساسی جهان و همۀ پدیده های درون آن را آشکار کند و بفهمد. این دیدگاه از این تصورناشی شده است که یک ذهن (از نظر علمی تربیت شده) می تواند در مقابل واقعیت مثل یک عدسی شفاف عمل کند. اما این تصور در قرن گذشته و حاضر از سوی فلا ای زیر سئوال رفت که می گویند دانش انسانی همواره به وساطت چارچوبی از زبان، تفکر و تجربه به دست می آید که به ادراکات ما ازجهان شکل می دهد، و در نتیجه ذهن انسانی هرگز نمی تواند دسترسی مستقیم به واقعیت داشته باشد. این افکار در شکل افراطی خود به نوبۀ خود ب اعث شده اند که برخی از فلاسفۀ فرا مدرن و فرا ساختارگرا بگویند ما هرگز هیچ دسترسی به واقعیت خارج از گفتمان انسانی، اگرچنین چیزی وجود داشته باشد، نداریم. این شناسی به نسبی گرائی مشهور است. از این قطب مخالف، به دانش انسانی به کلی به عنوان یک مصنوع اجت ماعی نظر شود. بهائیان روی هیچ کدام از این نظریه های افراطی دانش یا معرفت شناسی صحه نمی گذارند، بلکه، تصور می کنند دنیائی واقعی در بیرون هست که مستقل از فکر انسانی است و دست کم تا حدی قابل درک است. آنها همچنین تشخیص می دهند که های انسانی برای درک واقعیت از سوی زبان، تفکر، تجربه و مانند آن محدود و شکل داده می شود. از این مقدمات اساسی، بهائیان چیزی را استنتاج می کنند که می توان آن را معرفت « شناسی مشورتی » نامید که می تواند هم در تصمیم گیری جمعی و هم در پژوهش علمی کاربرد داشته باشد. در این معرفت شناس ی مشورتی، دیدگاه های مختلف بالقوه مکمل یکدیگر تصور

سفه

معرفت

می

کوشش

شوند وپژوهش بر اساس همکاری و تعاون و از طریق گفتگوی آگاهانه پیش می رود و نه بر اساس بحث جدلی. برای دستیابی به یک بحث خردمندانه از معرفت شناسی مشورتی مراجعه کنید به: Smith, ‘The Relativity of Social Construction’ . بطور خلاصه اسمیت نشان می دهد که کش مکش بین تحقق گرائی افراطی و نسبی گرائی افراطی در مشورت بهائی با درک ضمنی این که ساخت اجتماعی دانش به خودی خود یک پدیدۀ نسبی است، با یکدیگر آشتی می یابند. از یک سو برخی از جنبه های واقعیت محسوس تر ازبقیه هستن د. از سوی دیگر وقتی ما جنبه ای از واقعیت را بررسی می کنیم برخی ازچارچوب های ادراکی آشکارکننده تراز بقیه هستند. در نتیجه درک انسانی بطور همزمان به واسطۀ محسوس بودن یا غیر محسوس بودن پدیده ای

می

که بررسی می کنیم و همچنین به واسطۀ کارآئی نسبی چارچوب ادراکی که از آن برای این بررسی استفاده می کنیم، محدود شده است. بر اساس این درک ضمنی، بهائیان رویکردی مشورتی نسبت به واقعیت دارند که در آن به دنبال چارچوب های تفسیری گوناگون هستند، زیرا این چارچوب توانند به شناخت هائی برسند که یکدیگر را کامل کنند.

ها می

65 شوقی افندی ، نظم

، ص 81

بهائی

جهانی

66 Bahá’í International Community,‘Statement on Consultation’

67

همان.

68 Universal House of Justice, Wellspring of Guidance , p. 96. 69 Bahá’í International Community, ‘Equality in Political Participation’.

183

Made with FlippingBook flipbook maker