Memoirs – Showra Makaremi

91

اه‏تشا دای

ها را، گل سـر سـبد ‌ آن جغـدان سـیاهدل، عزیـزان گل سـر سـبد خانواده انـد خـدا میدانـد. بـه ‌ انـد و چـه کرده ‌ جوانهـای مملکـت را کجـا برده گفتـه یکـی از مأمـوران زنـدان چهارصـد نفـر مذکـر و مونـث از گـروه آبـاد و سـپاه شـیراز باقـی مانـده بـود کـه ‌ مجاهدیـن در دو زنـدان عادل شـبانه بوسـیله یـکگـروه ویـژه و چنـد کامیـون مخصـوص از سـاعت انـد ‌ بسـته سـوار کـرده برده ‌ شـب آنهـا را چشم ‌ یـک تـا سـه بعـد از نیمه کـه هیـچ یـک از مأموریـن عـادی زنـدان در آن دخالتـی نداشـتند. انـد خـدا میدانـد. البتـه شـایعات ‌ انـد و چـه کرده ‌ آنهـا را کجـا برده انـد ‌ هـا بـر آن بـوده کـه آنهـا را برده ‌ در آن بـاره زیـاد بـود. تصـور بعضی در یـک نقطـه دوردسـت. اول آنهـا را مسـموم کـرده سـپس در یـک ه ـا ه ـم ب ـر ای ـن ‌ جمعی دف ـن ک ـرده ان ـد. و بعضـی تصور ‌ گ ـور دس ـته آباد انتقـال داده و آنجـا سـر بـه ‌ بـود کـه تنهـا مجاهدیـن را بـه اسـام انــد. بطوریکــه وابســتگان محبوســین کــه در زندانهــای ‌ نیســت کرده دیگـر و شهرسـتانهای دیگـر زندانـی داشـتند تعریـف میکردنـد آن قتـل همزمـان بـا هـم در تمـام ٦٧ عـام وحشـتناک در نیمـه مردادمـاه سـال زندانهـای ایـران بـوده اسـت. در چنــد شهرســتان کــه بطــور صحیــح اطــاع دارم، از ایــن قــرار نف ـر، در ۲۸ نف ـر، در بوش ـهر ۳۸ نف ـر، در فس ـا ۴۰۰ اس ـت: در ش ـیراز نف ـر، ۷۵ نف ـر، در مسـجد سـلیمان ۲۵ نف ـر، در گچسـاران ۵۰ بهبه ـان نفــر، در اهــواز هــم ۵۰۰ نفــر، در بندرعبــاس بیــش از ۵ در کازرون گفتــه میشــد خیلــی زیــاد اســت امــا شــماره صحیــح آن را کســی نمیدانسـت. بیشـتر تعـداد اعدامیهـا هـم مردهـا بودنـد. در تمـام زندانهـا الملقـات شـده و بعـداً هـم بـا هـم خبـر ‌ کلیـه محبوسـین بـا هـم ممنوع مرگش ـان را اب ـاغ میکردن ـد. مـاه همـان سـال کـه ‌ تـا دهـم دی ۶۷ یعنـی از نوزدهـم مـرداد سـال خبـری ‌ مـدت شـش مـاه باشـد کلیـه وابسـتگان محبوسـین در آتـش بی آشــام از ‌ از سرنوشــت عزیزانشــان میســوختند. و آن دژخیمــان خون

Made with FlippingBook HTML5