Zendan dar Iran

* مریم اکبری منفرد اعت �� ی آنکه من یکس �� دند ب �� م بزرگش �� کودکان مرخصی در کنارشان داشته باشم آورم در مقابل تمام مادران و زنان مبارز و شهید ‌ در ابتدا سر تعظیم فرود می راه آزادی من یک زن هستم، من یک مادر هستم. ال پیش در یکی از روزهای گرم شهریورماه مادری را از فرزندانش جدا کردند �� س ۳۴ اش و صورتی کثیف ‌ و هنگامی که دخترک کوچک با گیسوانی پریشان بر روی چهره نید تا طبق �� د و مادر را صدا زد، صدایی نش �� از بازی کودکانه در کوچه وارد خانه ش رد و �� ای س ‌ ای مهربان برای مرتب کردن دخترک بیاید، او با خانه ‌ ادر با چهره �� روال م رو شد و زمانی که چشم در چشمان خواهر ‌ روح و عاری از گرمای وجود مادر روبه ‌ بی و برادر بزرگتر از خودش دوخت به عمق فاجعه پی برد. بله، مادر را برده بودند، ولی پری شدند بدون مادر. پشت �� ها س ‌ ها و روز ‌ اعت �� ها و س ‌ کجا؟ به کدامین گناه؟ دقیقه رد زندان مادر بود و کودکان پشت درهای آهنین زندان، زندانی بزرگتر �� های س ‌ میله عاری از گرمای وجود مادر. همان اتفاق، باز هم تکرار تاریخ. و اینک در شب ‌ سال باز ۲۸ و حالا بعد از گذشت است. ۱۳۵۴ . مریم اکبری منفرد متولد 1394 - شهریور نامه ای از زندان اوین *  مریم اکبری منفرد: تند. او که به گفته همسرش، صرفا �� ازمان مجاهدین خلق هس �� بعضی از برادران و خواهران او عضو س سال زندان محکوم شد. ۱۵ ت شد و به اتهام محاربه به �� بازداش ۸۸ ال �� زنی خانه دار بود در دی ماه س او اکنون در حال گذران حبس خود است.

Made with