Zendan dar Iran

266  زندان در ایران، جایی که نه خدا هست نه قانون رد زمستانی مادری را که تنها در کنار کودکانش خوابیده از دخترکان خردسالش �� س جدا کردند. ولی با این تفاوت که آن دخترک کوچک دیروز اینک خود مادر سه دختر نگی زندان به قلب کوچک �� ت دیوارهای س �� زیبای کوچک بود و اینک او باید در پش ساخت. بله، ‌ ها روانه می ‌ بز را به سوی آن �� کرد و آرزوهای س ‌ گرم دخترکانش تکیه می ت درهای آهنین زندان به انتظار دیدن �� من مریم اکبری منفرد که زمانی باید در پش کردم، هم اکنون باید در داخل زندان به انتظار دیدن عزیزانم ‌ مادرم لحظه شماری می بنشینم. ها در خواب شیرین کودکانه؛ مرا ‌ در شب سرد زمستان من بودم و دخترکانم و آن ه و مهدکودک کنم. �� ها را راهی مدرس ‌ ها جدا کردند و حتی اجازه ندادند که آن ‌ از آن ها را ‌ ه سال و نیم بود و زهرا و پگاه نازنینم یازده ساله. آن �� ارای من در آن زمان س �� س تنها گذاشتم، زهرا و پگاه عزیزم که خودشان احتیاج به آغوش مادر داشتند به دلیل نداشتن مادربزرگ و نبودن خاله در کنارشان باید خودشان آغوش گرمی برای خواهر شدند و شدند مادر سارای کوچک. ‌ کوچکشان سارا می گذرد و من در کنارشان ‌ ت که از آن شب می �� ال اس �� س ۶ در حال حاضر نزدیک به دن و قد �� یدند. من بزرگ ش �� کش ‌ کرد و قد می ‌ ان به من تکیه می �� ام تا وجودش ‌ نبوده زد ‌ ای تار اندازه می ‌ های شیشه ‌ نگ جلوی کابین �� ارای نازنینم را که با س �� یدن س �� کش اهده کردم و حتی زمانی که سارای عزیزم �� های تاریک و غبارآلود مش ‌ ه �� از پس شیش گذاشت (که ورود ‌ اش می ‌ ای از زندگی ‌ های کوچکش را در مسیر شروع تازه ‌ داشت قدم ارا نیز مانند تمام �� م و س �� ه کلاس اول بود) نیز به من اجازه ندادند در کنارش باش �� ب های ‌ های کوچکش را در دستانم بگذارد و من نیز با گام ‌ سن خودش دست ‌ کودکان هم اش همراهی کنم. من ‌ ای از زندگی ‌ ش تازه �� روع بخ �� کوچکش گام بردارم و او را در ش کردم شنیدم ‌ پری می �� دن زهرا و پگاه عزیزم را زمانی که روزهای زندان را س �� بالغ ش ولی نبودم، در کنارشان نبودم تا در آغوش بگیرم و با گرمای وجودم کمی از دردشان ها را سپری کردم بدون یک ساعت مرخصی که ‌ ال �� این س ‌ کین دهم. من تمام �� را تس م. حتی در لحظات حساس که به وجودم نیاز داشتند، در فصل �� در کنار عزیزانم باش ان هستند �� هایش ‌ غول خواندن درس �� ای گرم مش ‌ امتحانات که تمام کودکان در خانه ادران و پدران خود �� دان در انتظار دیدن م �� ت درهای آهنین زن �� ودکان ما در پش �� ک تان در حالی که تمام �� تند. پس از اتمام امتحانات نیز در تعطیلات نوروز و تابس �� هس ت درهای �� روند فرزندان ما باید در پش ‌ فر می �� ودکان همراه پدر و مادر خود به س �� ک

Made with