سالهای سکوت
فصل سوم ها استقامت و جانفشانی خانم
شد و نیز از اوضاع و احوال مادی ها پرداخته الاذ کار توسط خانم گفتیم که آخرین مالیات مشرق ها در آن روزهای تاریک، احبا به طور کلی در آن ایام ذ کر شد، ناچاراً باید تصدیق نمود که خانم بایست متوسل به فروش اثاثیه و لوازم منزل شوند. چه بسا ای در بساط نداشتند و اجباراً می نقدینه ی نانی ارزش کند و گرده آید که یک قران حکم صد تومان پیدا می جهت انسان مواقعی پیش می های مظلوم در آن روزهای فراموش نشدنی در چنین یابد و راستی که این خانم جان انسانی می ی آمد با تأییدات الهی وظیفه موقعیتی بودند ولی شکر خدا که با تمام موانع و مشکلاتی که پیش می دادند. در همین موقع بود که بلای نا گهانی روحانی و وجدانی خود را به وجه احسن انجام می دهند. تر است جام بلا بیشترش می شود کرد هر که مقرّب دیگری بر سر ایشان فرود آمد. چه می ها بعد از آن همه رنج و صدمات بود. سنگدلی و شقاوت و آن بلا عبارت از اخراج بلد یا تبعید خانم مثیل و نظیر و واقعاً مثل و مانند دیدند در نوع خود بی ها از این ظلم بی ای که خانم و زجر و صدمه دلخراش بود و ضربت آن بر پیکر ضعیف و ظریف و قلب حساس و رئوف آنها از ضربات آمد کمتر نبود. قلب انسان باید های فولادینی که بر تن و جان عزیزان زندانی ایشان فرود می شلاق تر باشد تا آه و حنین و ناله و فغان خسته دلان را نشنود و گریه و زاری و سوز از سنگ خارا سخت
Made with FlippingBook flipbook maker