سالهای سکوت
48 های سکوت سال ی ند. او طفل شش ماهه دو ماه بعد از توقیف بنده به همسرم حکم خروج با پانزده روز مهلت داد خود را به مادرش سپرده و اشیاء منزل را که کمد بسیار زیبایی از چوب گردو جزو آنها بوده به بازار رسد ولی کمد که اصل شود مقداری خورده ریز به فروش می برد و تا غروب معطّل فروش آنها می می گیرد از کمد آید. خانم به کلی مأیوس شده و تصمیم می امید او بود کسی حتی به سراغش هم نمی شود و به قیمت بسیار نظر کرده آن را در بازار بگذارد و برگردد که نا گهان مشتری پیدا می صرف گیرد از خوشحالی و ذوق به جای این که به طرف خرد. وقتی همسر بنده پول را می ناچیزی آن را می رود و پس از مدتی راهپیمایی در شهری که تولد یافته بزرگ شمال شهر برود به سمت مشرق می ها راهپیمایی شود و پس از ساعت شده و تحصیل نموده و بارها طول و عرض آن را پیموده گم می رسد. خسته و کوفته به منزل می های جانفشان و برگزیدگان جمال رحمن با با این وضع بازار و فروش اثاثیه و لوازم منزل، خانم الاذ کار را پرداختند و به نظر کمال میل و اشتیاق اثاثیه و لوازم زندگی را فروختند و مالیات مشرق بنده این اقدامی بود بسیار سخاوتمندانه و کریمانه فوق قدرت و تحمل آنها، درست مثل آن ران ملخ که مور ضعیف ناتوان به پیشگاه حضرت سلیمان هدیه نمود. ها شد به باید ا کنون این نکته را متذکر شد که گرفتاری و مصیبتی که با توقیف آقایان نصیب خانم تر از وضع آقایان بود. چه آن کسانی که منزل و اثاثیه داشتند زیاد با وضع تر و شدید مراتب سخت شد که بتوانند مدتی را با آن گذران بحرانی بازار از فروش اثاثیه و خانه چیزی دستگیر آنها نمی کردند پول عایدی و مستمری نداشتند قهراً پس از چندی نمایند و اگر هم چندی با آن زندگی می ی بهائی حساب روی شد و چه آن کسانی که نداشتند. ولی در جامعه فقر و تنگدستی دامنگیرشان می اساس و اصول دیگر بود. آنها از برکت تعلیم الهی پرورش نوین یافته بودند. مناعت طبع و علّو همت و وحدت و یگانگی و مواسات و از خود گذشتگی و فدا کاری در خون و عروق و شرائن آنها های قحطی و عجین شده بود و بارها جانفشانی و از خودگذشتگی و سخاوت طبع خود را در سال گرسنگی به ثبوت رسانده و از امانت و همراهی یکدیگر دمی غفلت ننموده بودند. برای این که تر بیان نمایم به شرح حس تعاون و تعاضد و از خود گذشتگی و مواسات احبا را در آن دوران واضح شود. ی ذیل مبادرت می واقعه
Made with FlippingBook flipbook maker