Byond A Culture of Contest
و خشونت رقابت افسارگسیخته بافت ،دبر می بین از را جامعه
، خودکامگی
همه
وقتی
.
اختلال است تر ه گسترد
این وخیم
از یکی زنان علیه
. . ند..
بر می رنج
عوارض
خشونت
اتخاذ که کنیم
الگوهای
بیابیم
تدابیر
که
است این ما چالش
جدیدی
جدیدی و
. 33
بیشتر کند کمک
با و تر سالم
ایجاد ای هجامع
به سطوح
همکاری
ۀهم در
ه ب کنند می جانبداری
وجدانی آن از که
بهائیان تصدیق که کنند می
حال این با
تغییر
است. 34 که یرند پذ می هرچند
است ممکن
تدریجی و
نا گزیر یک پیشرف های ت اساسی
دشوار
جریان
معتقدند نهایت در که
در چند ه آیند سال اما ،شود حاصل
ای ه فزایند
تغییر
است متوالی در .
نسلهای
رویکردهای طول در جدید
پرورش ارزش و ها
مستلزم
نتیجه پیشنهاد :که کنند می
پذیرش
در هنوز
تمرکز که یابد
کودکان
به یابی دست
روی باید شتلا
جریان
جوانانی
و
بهترین تضمین برای که این
.داد خواهد
زندگیشان را
که هستتند
ارزش ئیها
شکل
کودکان
در که
بهبود است این کند پیدا
ه آیند سالهای
از حمایت در بشر حقوق احترام نسبت ه ب
وضعیت
نهادن به
ارج بشر،
، دیگران تشخیص
و خودشان
حس خود
وحدت
... .
ایجاد کنیم
را جهانی
ۀجامع
شهروندی یک در
وحدت در حس و کثرت
همینطور
و کثرت تنوع را بخشی از وضعیت بشری
تربیت که کنیم می
کودکان را خود
طوری حقوق
که
تمدن از
ۀ خانواد بشری تعمیم
ۀهم به را بشر کامل
بدانند و احترام و
دهند،
از .. شد..
بهره
تشریک ها ی مساع
ۀ گنجین غیرقابل تصوری از و ها ت مشارک
خواهد
مند
امروز
زندگی در
آموزشی اساسی برای
آموزش می را بشر حقوق
، نظر این
جهان
توان
تصور نمود. 35
راه در زیادی
موانع حاضر
تصدیق حال در که کنند می
البته بهائیان نیز را این
تغییر
تردیدها ،
تصدیق و شک : « که کنند می
آنها . دارد وجود
آن خواهان
وجدانی که
هستند
کشورها و
نظرانه میان روابط بر
کوته های ی خودخواه
تعصبات و ها ن سوءظ ،
ها، یفهم کج
.» 36 آنان واقع در
خاطرنشان :که ندساز می
مستولی است گشته تعدیات
جهان مردم بر
ما دینی
اقتصادی
نظامهای اجتماعی
مخاصمات پود و تار چنان
و
و
و
این گونه
ۀ خمیر بشری
زورگوئی و تجاوز در را
که داشته
بسیاری آن بر را
که گرفته
فرا را
سرشته
غیرممکن
ازمیان بردنش را مستحیل
شمارند.
و
و دانند
تضادی است که امور بشری را فلج دچار
اعتقادی اش ه نتیج
اتکا به و نظر چنین
به حاضر
کشورها اعلان نه که کنند می
از زیرا
و صلح
تنها
طرفی مردم تمام
می سازد
وحشتنا کی که
و
و صلح آشتی بدمد ترس و
بلکه آرزومندند که
هراس
صبح
سلامند
بر قبول
بی ، دیگر هرمُ دریغ
، ساخته نابود از . شود
زندگی را شان ه روزان
طرف
معذب
است متعدی یک بنای از
انسان اًذات
نوع چون
که نهند می نظر این
نظام
و خودپرست
و عاجز
، باشد
آمیز صلح و متحرک آهنگ هم و
و مترقی
اجتماعی عین در که
حال
146
Made with FlippingBook flipbook maker