Memoirs – Showra Makaremi

44

ها ‌ یادداشت

ایم و حکــم خــدا را جــاری ‌ آقــا میگفــت، مــا جــای پیغمبــر نشســته میکنیـم. یـا نهایتـاً میگفـت، بدسـتور حضـرت امـام نسـبت بـه منافقیـن نبایـد هیچگونـه ترحـم روا داشـت. آنهـا بایـد بـا اشـد مجـازات تنبیـه الاسـام حـاج ‌ شـوند. مـا بخوبـی درک میکردیـم کـه بـه قـول حجت مجازاتـی سـخت وحشـتناک در انتظـار مجاهدیـن بینـوا 1 آقـا رمضانـی بـود. اولاً در اثـر کثـرت زندانـی فقـط بـه هـر دو نفـر دو وجـب جـا میرسـید بطوریکـه شـب و روز همـه بایـد چمباتمـه میزدنـد. از حیـث غـذا هـم کـه تکلیـف معلوم بـود، هـر روز خـدا هـم بازجویـی و دادگاه البتـه صـد هـزار برابـر بدتـر. 2 و بـه قـولاً، شـبیه بـه دادگاه معـروف بلـخ وقفـه همچنـان ادامـه داشـت. معذلـک ‌ از طـرف دیگـر اعدامهـای بی از پـس تمـام ناامیدیهـا یـک روزنـه امیـدی دمیـده شـد. مــاه همــان ســال بــود کــه دو مرتبــه فاطمــه بــه ‌ ی ‌ در حــدود د آبــاد عــودت داده شــد کــه مایــه خوشــحالی و امیــدواری همــه ‌ عادل هایــش از ایــن جهــت ‌ خانــواده و خــودش بــود. بخصــوص کــه بچه خیلـی خوشـحال بودنـد. ایـن موضـوع را قبـاً هـم شـرح دادم کـه فـرق آبـاد و زنـدان سـپاه بـه قـول خـود زندانیهـا فـرق بیـن ‌ بیـن زنـدان عادل آبـاد بـود ‌ بهشـت و جهنـم بـود. مـا هـم تـا موقعـی کـه فاطمـه در عادل تپـش قلـب کمتـری داشـتیم و بیشـتر بـه کار و زندگیمـان میرسـیدیم. بهمـن همـان سـال کـه اجـازه یـک ملقـات خانوادگـی ‌۲۲ ً مخصوصـا حضـوری دادنـد، اجـازه تمـام روز را در کنـار هـم بـودن. لـذا در شـب قبل تمـام اعضـای خانواده بطـرز عجیـب و زایدالوصفی بـه جنـب و جـوش افتـاده بودنـد و دسـت از پـا نمیشـناختند. آنشـب فر، دادستان انقلب وقت شیراز. ‌   رمضانی 1 گناهــان را ‌ کردنــد بی ‌   "گوینــد در شــهر بلــخ قاضیــان احــکام نادرســتی صــادر می 2 دادنـد از ايـن رو دیـوان بلـخ مثـل هـر دادگاه ‌ بزهـکار و گناهـکاران را معصـوم جلـوه می ای شـده اسـت کـه احـکام آن برخـافحـق باشـد. [یعنـی] در اینجـا قانـون و ‌ و محکمـه اکبـر دهخـدا، امثـال و حکـم، انتشـارات ‌ عدالتـی بـرای رسـیدگی بـه مظالـم نیسـت." علی .۸۵۱ ، ص ۲ ، تهـران، جلـد ۱۳۵۷ ، امیرکبیـر، چـاپ چهـارم

Made with FlippingBook HTML5