Memoirs – Showra Makaremi
69
اهتشا دای
بــرای مــا مشــخص بــود ولــی نمیدانســتم در کجــا واقــع شــده بــود. انـد از هایی کـه بـر سـر خـود مـن آورده فاطمـه میگویـد نـوع شـکنجه ایـن قـرار اسـت شـاق زدن بـا کابـل، انداختـن در حـوض آب یـخ، ریخت ـن آب جـوش روی قسـمتهای بخصوصـی از ب ـدن، بسـتن سـیم بـرق بـر گـردن و سـینه و دادن شـوک الکتریکـی، کنـدن مـوی سـر بـا دسـت، سـوزاندن بعضـی جاهـای حسـاس بـدن بوسـیله آتـش سـیگار، شکسـتن دنـدان و در گردونـه قـرار دادن یعنـی "آپولـو" و بـرای مدتـی طولانـی سـرازیر آویـزان کـردن، کـه فاطمـه در همـان قسـمت سـتون فقراتـش میشـکند کـه بعـد از آن دیگـر قـادر به سـر پا ایسـتادن نبـود. از بوسـیله های روحـی و جسـمی قـرار ادعـای خـودش تمـام آن شـکنجه سـربازان گمنـام امـام زمـان اعمـال میشـد بـرای شـادی روح هفتـاد و دو اللـه بهشـتی و امثالهـم. تـن از شـهدای از دسـت رفتـه نظیـر آیت روی هــم رفتــه مــدت دیگــری در همــان زنــدان ســپاه بــه حالــت جــان نــگاه داشــتند و حــدود آذرمــاه بــود کــه دو مرتبــه منتقــل نیمه زندانیهایـش اعـدام شـده آبـاد. امـا ایـن مرتبـه خیلـی از هم شـد عادل در ۶۳ بودنــد. شــاید در حــدود چهارصــد نفــر زن و دختــر در ســال آب ـاد و سـپاه شـیراز اعـدام شـدند. حـالا هـر چـه تع ـداد زن ـدان عادل بطـور کل ـی سـال قت ـل ع ـام ب ـود. سـال ۶۳ ب ـود خـدا میدان ـد. سـال ناب ـودی مجاهدی ـن. هایـش را درسـت تحویـل از آن تاریـخ بـه بعـد هـم دیگـر فاطمـه بچه نمیگرفـت. همیشـه میگفـت، هـر چـه شـما کردیـد. شـورا را خودتـان نگــه داریــد (کــه منظــور همــان دختــرش باشــد) و مســرور را هــم خانـواده پـدرش. چـون مـن میدانـم مـن را آزاد نمیکننـد. چـون بعضـی های اند بــرای امتحــان بعضــی از شــکنجه از مــا را فقــط نــگاه داشــته جدیدالاختــراع و میگوینــد "هرچــه بیشــتر زجــر بکشــید دل امــام ایـد، بنابرایـن زیـر تـر میشـود چـون شـما دل امـام را بـدرد آورده خنک ها بایـد معـدوم شـوید." در ایـن صـورت چطـور ممکـن ایـن شـکنجه
Made with FlippingBook HTML5