سالهای سکوت
117 لصفصف شد مرا و شروع کردند به صدا کردن افراد به ترتیب الفبا و چون اسم و فامیل من با «آ» شروع می ی عالی دولت جمهوری شوروی که در آن نوشته بود: ی شورا به زودی صدا کردند و قطعنامه دهد و جهت پنج «شورای عالی جمهوری سوسیالیستی شوروی شما را عنصر مضری تشخیص می کند» را جهت بنده خواندند و دستور دادند که آن را امضاء سال به ایالت قزاقستان شمالی تبعید می کنم و ضمناً قید شده بود که این قطعنامه قابل ابرام نیست به همین ترتیب قطعنامه را جهت همه خواندند و همگی آن را امضاء کردند. پس از آنکه این تشریفات به آخر رسید سا کنین هر اطاق را به محل خود برگرداندند و همه در انتظار ماندند. تأنیس زندانیان در مدت این بیست و یک ماه که ما در زندان بودیم کسانی که با هم در یک اطاق بودند حکم یک ای که در بیست و چهار ساعت شبانه روز ابداً از هم جدا خانواده را پیدا کرده بودند. خانواده های یکدیگر را تحمل ها و حتی شرارت ها و جهالت ها، ناراحتی ها و بدی شدند. تمام خوبی نمی های مشترک همه را به هم نزدیک نموده بود کردند و به آنها عادت کرده بودند. زجرها و سختی می و به حکم: چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار، در غم و محنت همدیگر شدند. شریک و سهیم بودند ا گر کسی درد و یا رنجی داشت همه از درد و رنج او متألّم و متأثر می بردند ای بودند بیش از کسی که در حادثه بود رنج می چه بسا اوقات کسانی که ناظر و شاهد حادثه تر این که در این مدت احبا در هر شان کاسته بودند و از همه مهم حتی اشخاص شریر از شرارت ای از اشخاص که قرار گرفته بودند همه مورد تکریم و احترام اطاقی که بودند و در میان هر طبقه ی «آقا» در جلوی قرار داشتند به طوری که کمتر شنیده شد که کسی اسم احبا را بدون آوردن کلمه اسم آنها خطاب نماید و این باعث شادی و امیدواری بود.
Made with FlippingBook flipbook maker